دیدبان آزار

نگاهی جامعه‌شناختی به وقوع آزار جنسی در دانشگاه

نویسندگان: خدیجه کشاورز، فردوس شیخ‌الاسلام، فاطمه موسوی ویایه

منبع: دوفصلنامه مسائل اجتماعی ایران

دانشگاه در ایران یکی از مهمترین فضاهای حضور اجتماعی زنان است و برای بسیاری از زنان جوان به ویژه زنان ساکن شهرهای کوچک و روستاها مهمترین پنجره مشارکت اجتماعی است. علیرغم دستاوردهای اجتماعی انکارناپذیر دانشگاه برای زنان، یکی از مشکلات تحصیل زنان، وقوع آزار جنسی در دانشگاه است که پدیده‌ای جهانی است.  برخی مطالعات و گروه‌های پژوهشی دانشگاهی در بعضی دانشگاه‌ها تلاش برای مستند کردن این پدیده و چاره‌جویی برای آن را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

گاهی موضوع آزار جنسی در دانشگاه را مشابه آزار جنسی در سازمان‌های دیگر مانند محیط کار و وقوع آزار جنسی میان کارفرما/کارمند قلمداد می‌کنند؛ آما آزار جنسی در دانشگاه، فراتر از موضوع سواستفاده از قدرت در رابطه دونفره شغلی است. در اینجا متهم به آزار، بخشی از ساختار قدرت دانشگاه است که اعتبار آن را با خود یدک می‌کشد و نمی‌توان به‌سادگی آن را پاسخگو کرد، چراکه برخلاف یک سازمان کاری، ساختار دانشگاه برای رد اتهام و حفظ خوش‌نامی خود می‌کوشد. هرگونه سیاست‌گذاری موثر برای کاهش این شکل از خشونت در دانشگاه و فراهم‌شدن محیطی امن برای دانشگاهیان و بویژه دانشجویان، از دل دانش و فهم دانشجویان ذی‌نفع و نیز با عوامل علّی و زمینه‌ساز وقوع آزار جنسی برمی‌آید. این پژوهش به دنبال فهم چگونگی عملکرد آزار جنسی در یکی از دانشگاه‌های ایران است و سه پرسش اصلی داشته است:

  • کدام عوامل و شرایط، زمینه‌ساز وقوع آزار جنسی در محیط دانشگاه است؟
  • دانشجویان دختر قربانی آزار جنسی در دانشگاه، به چه استراتژی‌ها و راهبردهایی برای مقابله با آن متوسل می‌شوند؟
  • کدام عوامل مانع آشکارسازی و پیگیری آزار جنسی در دانشگاه است؟


در این این تحقیق، با ۱۵ دانشجو و زنان جدیدا فارغ‌التحصیل که تجربه آزار جنسی را در دوران تحصیل داشتند یا شاهد آن بودند مصاحبه شده است.‌ در روایات برخی از دختران دانشجوی مشارکت‌کننده در این پژوهش ردپای فرهنگ تجاوز در دانشگاه را می‌بینیم. استادانی که به‌‌رغم آگاهی از تعرض همکارانشان به دانشجویان، چشم بر عمل آن‌ها می‌بندند؛ خشونت اعمال‌شده بر دانشجو را کوچک می‌شمارند و در مواردی نیز قربانی را مقصر جلوه می‌دهند؛ دانشجویانی که با سکوت، بی‌تفاوتی، کوچک‌شماری و بدیهی‌شماری خشونت جنسی و در نهایت مقصر جلوه‌دادن آزاردیده به تداوم این تعرض‌ها کمک می‌کنند و سر آخر، حراست دانشگاه که در پیگیری شکایت دانشجویان جدیت ندارد.

به گفته دانشجویان، برخی دختران با این وضعیت بازی و از آن استفاده می‌کنند ولی حتی هنگامی که با زنانی مواجه می‌شویم که از این وضعیت برای ترقی‌های کوچکی استفاده می‌کنند، باید از مناسباتی انتقاد کرد که به استاد مرد اجازه می‌دهد از قدرتش در جهت برآورده‌ کردن تمایلاتش سوء‌استفاده کند. زمینه‌ای مورد انتقاد است که نه‌ تنها جنسیِ ‌دیدن دانشجویان دختر را طبیعی فرض می‌کند که اساتید و کارکنان اداری مرد دانشگاه را از مجازات مصون نگاه می‌دارد.

سکوت مقامات دانشگاه در برابر آزارهای جنسی به دلیل سیطره روابط قدرت/ ارزش در دانشگاه است که خودِ آن به چند علتِ دیگر برمی‌گردد: مردبودنِ تمامی مدیران رده‌بالا و حساسیت جنسیتی نداشتن‌شان؛ وجود لابی‌های مردانه که باعث شده است در صورت اعتراض و شکایت، پیگیری‌ها به نتیجه نرسد. ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی مردسالارانه که فرض می‌کند که هرگونه مزاحمت و تعرضی از سوی زن تشویق یا پذیرفته شده، یا اگر هم زور بوده، به‌هرحال آبروی او را از بین برده است. متن کامل مقاله را از اینجا دریافت کنید.

مطالب مرتبط