غنچه قوامی: واقعیت این است که ما بواسطه سرکوب سازمانیابی و متفرق کردن هر شکلی از جمع، به قدر کافی جداافتاده بودیم، شیوع کرونا نیز به همان امکانهای حداقلی گذشته، به گروهها و محفلهایی که از طریق حفظ ارتباطات خود سعی در مقاومت داشتند، آسیب جدی وارد کرد. قاعدتا دیدبان آزار هم که بخشی از فعالیتش مبتنی بر گفتوگوهای میدانی بوده است، ضربه سنگینی متحمل شد. اما ما باور داریم از خلال همین دشواری و موقعیت کنونی است که اشکال جدید همبستگی و مقاومت پدیدار میشود. به همین دلیل به امکانی برای خلق معنای جمعی فکر میکردیم. این همایش تلاشی بوده در جهت ابداع عملی مشترک، بازسازی ارتباطات و بازاندیشی جمعی در کنشهای منزوی و منفرد. بدون شک چنین حرکتی قابل قیاس با گردهماییهای رودررو و حضور فیزیکی در فضای عمومی نیست، اما با توجه به سرکوب فعالیت فمینیستی، فکر میکنیم هر فرمی از مقابله با پراکندگیها و جداافتادگیها در وضعیت فعلی ارزشمند است.
از طرفی دیگر، برای ما همبستگیهای فمینیستی «فرامرزی» و در عین حال موقعیتمحور و متعین اهمیتی حیاتی دارد. این حرکت قدمی اولیه است درجهت برقراری چنین پیوندهایی؛ همزمان هم آگاهیم که باید از پیوندهای تحمیلگر الگوهای فمینیستی هژمونیک و تثبیتکننده استریوتایپها و سلسلهمراتب موجود، بپرهیزیم. و همینطور لازم است اطمینان حاصل کنیم این همبستگیها به روایتهای منجیمحور و روابط سلطهگر مشروعیت نمیدهند. در طی چهار سال گذشته ما اشکال متنوعی از مبارزات فمینیستی در سراسر دنیا رل در متنهایمان پوشش دادیم و امیدواریم در برنامههای آتی بتوانیم فمینیستهای فراملی را نیز به مشارکت دعوت کنیم.
سیاست ما بنابر کثرت موضوعات بوده و سعی کردیم افراد مستقلی را دعوت کنیم که از یک سو با حوزه های نظری و مفهومی جنسیت و سکسوالیته آشنا باشند و از سوی دیگر تجربههایی در عرصههای مختلف اکتیویستی، داشته باشند. نگاه ما به هیچ وجه صرفا به دانشگاه و افراد دانشگاهی نبوده است. اما نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که نظریات فمینیستی که در جایجای موضوعات و عناوین شرکتکنندگان ردپایش را شاهد هستیم، در حکم دستاویزهایی است برای معنادار کردن و نامیدن تجربیاتمان، چه تجربههای تروماتیک شخصی و چه تجربیات کلانتر اجتماعی و سیاسی.
نظریه نوعی تمرین رهاییبخشی است، هم بعد رهاییبخش و هم بعد مداخلاتی در درک موقعیتهای زندگی ما دارد. ما ناچاریم که به نظریات فمینیستی چنگ بیندازیم. کاربرد این نظریهها اساسا در خدمت توضیح وضع موجود و رهایی از آن بوده است. بحثهای نظریای که در این همایش طرح میشود هم بر این سویههای معنابخشی، رهاییبخشی و مداخلاتی تاکید دارد.
علیرغم اینکه ما دائما در تلاشیم از بازتولید سلسلهمراتب، از برقراری مناسبات نابرابریساز اجتناب بکنیم، اما برای این برنامه مانند همایشهای رسمی امکان انتشار فراخوان را نداشتیم. چراکه در آن صورت مسئله داوری و گزینش مقالات به میام میآمد که صادقانه باید گفت از توان و ظرفیت محدود داوطلبانه ما خارج بود. بنابراین ناگزیر بودیم که افراد را دهانبهدهان دعوت کنیم و از همه مدعوین بخواهیم افرادی را که میشناسند، معرفی کنند. البته که همکاری جمعیای که حول این همایش شکل گرفته است به ما این امکان را میدهد که در آینده برنامههای شاملتر و جامعتری برگزار کنیم.
پاسخی به انتقادات
پس از انتشار پوستر برنامه، نقدهایی وارد شد که با شرکتکنندهها به بحث گذاشتیم و لازم است که در پاسخ نکاتی رو مطرح کنیم.
نادیده گرفتن زن حاشیه
یکی از انتقادات این بود که زنان حاشیه در این همایش نادیده گرفته شدند. برای برخی از شرکتکنندگان این سوال ایجاد شد که زن حاشیه چه کسی تعریف میشود که هیچکدام در این تعریف جا نمیگیرند؟ ارجاع مختصری میدهم به بل هوکس که قائل به تعبیری اسطورهوار از در حاشیه بودن نیست و خاستگاه این مفهوم را تجربه زیسته میداند و با این حال از معنای مبارزه برای حفظ حاشیه میگویو، حتی در شرایطی که فرد در مرکز کار میکند، تولید میکند و زندگی میکند. هوکس میگویو وقتی فضای انضمامی حاشیه را ترک کرده و رهسپار مرکز شده است، راه شناخت واقعیت را در قلب خود زنده نگه داشته است. راهی که به میانجی زنده نگه داشتن گذشته، به میانجی فراموش نکردن تاریخ رنج، مصر بر مقاومت است.
فارغ از پرداختن به مفهوم در حاشیه بودن، باید اعلام کنیم که اتفاقا تعداد قابلتوجهی از زنان فعال کورد میان ارائهدهندهها حضور دارند و اصلا بخشی از ارائهها برای زن حاشیه است و نه صرفا درباره او. علاوهبراین ما از فعالان عرب خوزستان بینمان داشتیم که دقیقا شب قبل از انتشار پوستر برنامه به دلیل ملاحظاتی که همگی از آن باخبریم، مجبور به انصراف شدند و فرصتی برای دعوت جدید باقی نماند.
بیشتر بخوانید:
انتشار ویدئوهای همایش مجازی دیدبان آزار به مناسبت 8 مارس
جنبش زنان و امیدی تازه
ما از فعالان بلوچ درخواست مشارکت کردیم که آنها هم نتوانستن بپذیرند. بنابراین این ادعا که زن حاشیه به طور مادی و فیزیکی در این برنامه حذف شده دقیق نیست. قطعا ما باید دلایل محدودیت یا اصلا فقدان ارتباط دوسویه مابین مرکز و پیرامون را شناسایی کنیم، باید عملکرد خود را واکاوی و نقد کنیم، اما این پرسش را هم طرح کنیم که چه کسی ارتباطات ما را محدود و پرهزینه کرده است؟ چه کسی هزینه این مشارکت و تولید ارتباط رل برای فعالان متعلق به اقلیتهای اتنیکی تا این اندازه بالا برده است؟ ما از یکستسازی بیزاریم و به هیچوجه ادعای جامعیت نداریم. اما نفی این گردهمایی با برچسب مرکزگرایی، یعنی ما آنچه که امکان شکلگیری ارتباط ارگانیک را میان ما مختل کرده نبینیم. یعنی مناسباتی که این رابطه نابرابر، این فاصله را ایجاد میکند، نادیده بگیریم. شکاف و موانع موجود را نمیشود به خواست و اراده برگزارکنندگان یک همایش تقلیل داد. اضافه میکنم که پس از انتشار پوستر برنامه، افراد دیگری معرفی شدند. ما دعوت کردیم و اعلام کردیم پوسترها را اصلاح و اسامی جدید را اضافه میکنیم. اما دعوت پذیرفته نشد.
حذف فعالان کوئیر
انتقاد دیگر مربوط به حذف فعالان کوئیر بود. در این زمینه هم تاکید دارم که واجب است ارتباط جسته و گریخته خود را با جامعه کوئیر نقد کنیم و به دنبال بازسازی این تعامل، بدون اعمال سلطه بر دیگری باشیم. ما قصد نداریم صرفا در یک برنامه مشخص، شمولگرایی نمایشی داشته باشیم. این تعامل و بازنمایی باید در کل فعالیتهای دیدبان آزار استمرار داشته باشد. اما با توجه به اینکه عدهای انتقاد کردند که شرکتکنندهها همگی سیس (همسوجنسیتی) و دگرجنسگرا هستند، باید گفت که عیان و عمومی نبودنِ گرایش جنسی و هویت جنسیتی شرکتکنندهها در شرایط موجود، چندان مساله غریبی نیست. علاوهبراین، از تعداد بیشتری از فعالان کوئیر داخل و خارج ایران دعوت به عمل آمده بود و از تمامی شرکتکنندگان هم درخواست شد که فعالان را معرفی و دعوت بکنند. کمااینکه یکی از فعالانی که پیشتر دعوت شده بود هم پس از انتشار پوستر به برنامه پیوست و اسمشان به پوسترها اضافه شد. یکی از فعالانی که دعوت را پذیرفته بود نیز دو روز پیش از انتشار برنامه متاسفانه بهدلیل مشکلات شخصی انصراف داد.
مواضع پیشین برخی شرکتکنندگان در جریان جنبش میتو
مسئله دیگری که مورد اعتراض قرار گرفت، مواضع پیشین برخی از مدعوین در جریان روایتگری خشونت جنسی بود. دیدبان آزار مشخصا بر خشونت جنسی متمرکز و طبعا برای چنین انتقادی اهمیت ویژهای قائل است. انتقادات ارسالشده را مورد بررسی قرار دادیم، مطرح و پیگیری کردیم. اگرچه پیگیری چنین مواردی در زمان کوتاه و با ضربالاجل عموما به نتیجه نمیرسد و نیازمند گفتوگو است. ما به هیچوجه معتقد به رویکرد حذفی نیستیم اما پیش از اینکه روند گفتوگو ادامه پیدا کند، یکی از مدعوین اعلام کرد که ترجیح میدهد به دلیل حملهها به شخص خود و به همایش انصراف بدهد.
ارائه این توضیحات، به معنی جدی گرفتن انتقادات از سمت ما است و اعلام میکنیم مطلقا قائل به خودی و دیگری نیستم و به گسترش همکاری و ارتباط گشودهایم. امیدواریم که این همایش بتواند چنین کارکردی پیدا کند و مولد همبستگیهای جدید و دیرپا باشد.