«تو شاید آخرین نفری باشی که میتونم بهش تجاوز کنم، بیا اینجا.»
«یه ماه پیش، وقتی رفته بودم خرید کنم، یک مرد طوری بهم حمله کرد که داشتم به خیابون پرت میشدم. روبروم ایستاد، شروع کرد به فحش دادن و تهدید کرد که به من تجاوز میکنه، فقط چون حاضر نبودم به لاسزدنهاش جواب بدم.»
«امروز تصمیم گرفتم بعد از ورزش، پیاده برم خونه و از آفتاب لذت ببرم. یه مرد قدبلند و قویهیکل با ماسک پزشکی روی صورتش، در حالی که فقط چشماش پیدا بود، تا من رو دید، زیپ شلوارش رو باز کرد و همونطور وقیحانه از روبروم رد شد!»
از انگلستان تا مالزی و پرو، در تمام کشورها، در حالی که نیمی از آدمها در قرنطینه بودند، آزار خیابانی در هیچ جایی متوقف نشد. پاندمی کوید-19 صنایع و کارخانهها را تعطیل کرد، فروشگاهها و رستورانها را بست و حتی سیاستمدارها را وادار کرد که اشتباهاتشان در سیاستگذاری را بپذیرند؛ اما نتوانست آفتی به نام آزار خیابانی را متوقف کند. بعد از شیوع گسترده ویروس کرونا، بیشترین گروههای در معرض آزار خیابانی، یعنی زنان و اقلیتهای جنسی، در عین حال که با چالشهایی مثل سلامت و امنیت، مشکلات اقتصادی و محدودیتهای ناشی از قرنطینه مواجه شدند، همچنان با مشکل دیگری به نام آزار و اذیت در فضای عمومی هم دست و پنجه نرم میکنند.
با توجه به فراگیری آزار خیابانی، نمیتوانیم آن را چیزی کماهمیت و پیشپاافتاده تلقی کنیم. در سادهترین تعریف، شاید بشود گفت «آزار خیابانی، انحرافی است از آنچه جامعهشناسان تحت عنوان "هنجار رفتاری با غریبهها در مکانهای عمومی" تعریف میکنند.» با این حال، آزار خیابانی کاری بیشتر از یک سرپیچی ساده از هنجارهای اجتماعی انجام میدهد؛ چطور؟ از طریق زمزمههای ارعابآمیز، تهدیدهای قلدرمابانه و درنهایت تقویت سلطه مردسالارانه. با شیوع ویروس جدید و در شرایطی که بیشتر از هر چیزی به همبستگی، حمایت و مراقبت اجتماعی نیاز داریم، متلکگوییها و دستدرازیهای خیابانی درست برعکس این نیازها عمل میکنند و چارهای نداریم جز این که با این واقعیت ناخوشایند روبرو شویم تا بلکه بتوانیم درمورد عوامل ایجاد یا تقویتکننده این اذیتهای خیابانی یا آنچه مانع بروزشان میشود، بیشتر بدانیم و پاسخهای مناسب برایش پیدا کنیم.
درواقع، برای شکلدهی یک ساختار حقوقی و اجتماعی که بتواند از قربانیان آزار خیابانی محافظت کند، شاید تجربه منحصر به فرد خیابانهای خالی و خلوت ناشی از بیماری همهگیر کرونا فرصت مناسبی برای درس گرفتن باشد. در شرایط فعلی، دستورهای خانهمانی که به خیابانها و وسایل نقلیه خالی از جمعیت منجر میشوند، قربانیان را در شرایط ایزوله و بدون امکان درخواست کمک از دیگران نگه میدارند؛ «فکرش رو بکنید که وقتی کسی توی خیابون نباشه، چی پیش میاد اگه کسی رو عصبانی کنید؟ شما نمیدونین اونا چه کسیان و ممکنه مقاومتتون در برابر خواستهشون، به عصبانیت اونا و حتی تجاوز یا قتلتون منجر بشه!»
بیشتر بخوانید:
کرونا، زنکُشی و 8 مارس در فرانسه
خاموشی شهر را به فضای وحشتناکی تبدیل کرده است
این نگرانیها، حرفهای یکی از مشارکتکنندگان در تحقیقی درباره آزار خیابانی را تایید میکند که اشاره کرده: «یکی از فوایدی که مداخله تماشاچیها دارد این است که آزارگران در اقلیت قرار میگیرند و احساس شرم و محکومیت اجتماعی احتمال ارتکاب آزار را کاهش میدهد.» بنابراین، خالی شدن اماکن عمومی و وسایل نقلیه ممکن است به نفع پیشگیری از کرونا تمام شود اما به عنوان یک کاتالیزور خطرناک در افزایش آزار و اذیت خیابانی عمل میکند و باعث میشود مرتکبان از انزوا و تنهایی قربانیان سوءاستفاده کنند. پیش از همهگیری کرونا، بیخانمانی یا فرودستی اجتماعی - اقتصادی عواملی بود که احتمال قرار گرفتن در معرض آزار خیابانی را افزایش میداد چراکه این موارد باعث میشدند افراد چارهای جز این نداشته باشند که زمان طولانیتری در خیابان باشند یا بیشتر از دیگران از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند اما حالا این شرایط فرق کرده و خیابانهای خالی، تعداد بیشتری از افراد را از حضور در خیابان ترسانده است.
در طول همهگیری و تشدید بحران کوید 19، شاغلان در بخشهای ضروری، از معدود افرادی بودند که لازم بود هر روز در فضاهای عمومی تردد کنند. به عنوان مثال، در فرانسه، همزمان که مردم عصرها مشغول تشویق و کف زدن برای مسئولان بهداشت و درمان بودند، کادر درمان از حضور در اماکن عمومی واهمه داشت و درنهایت با اتخاذ تمهیدات جدیتر، چندین پرستار در پاریس همراه پلیس از بیمارستان به ایستگاه مترو همراهی میشدند. درس دیگری که میتوان از مطالعه آزارهای خیابانی در طی بیماری همه گیر کوید 19 گرفت، این است که باید به آزار و اذیت خیابانی به شکل گستردهتری نگاه و به خشونت علیه اقلیتهای جنسی توجه بیشتری کرد.
با توجه به همه این موارد، تصویب و اجرایی کردن قانونی برای منع آزار و اذیت خیابانی میتواند سه نتیجه مثبت داشته باشد: اول این که محافظت از آزادی و امنیت تردد همگان در سطح شهر نشان میدهد همه گروههای اجتماعی از اعضای مهم جامعه در سیاستگذاری هستند، دوم این که داشتن یک ابزار حقوقی باعث میشود این وقایع روزمره که به ظاهر سادهاند اما درحقیقت زندگی زنان و گروههای جنسی مختلف را تحت تاثیر قرار میدهند، به عنوان مواردی خطرناک و مضر به رسمیت شناخته شوند، و درنهایت سومین مورد این است که محکومیت قضایی برای آزار و اذیت خیابانی، میتواند از بروز انواع جرایم دیگر و شکلهای متفاوت آسیب به دیگران هم پیشگیری کند.
با این حال باید توجه داشت که قانون همهچیز نیست. مقررات و قوانین همچنان میتوانند ناامیدکننده باشند. چرا؟ چون سه مانع اصلی در راه پاسخ قضایی موثر به آزارهای خیابانی وجود دارد که باید برایشان راه حل پیدا کرد؛ موانعی از جمله: رویههای قانونی و تعصباتی که نسبت به آنها وجود دارد، یافتن چارچوب قانونی مناسب که شامل گروههای مختلف اجتماعی شود و درنهایت مرزگذاری بین رفتارهای مجازاتپذیر و غیرمجازاتپذیر. برای یافتن پاسخهای مناسب و کارآمد، به نظر میرسد بهتر است سیاستگذاران، به تجربههای افراد در طول دوران پاندمی کرونا به دقت گوش دهند تا سرانجام از دل این موارد، طرحی جامع و موثر برای مبارزه با آزارهای خیابانی ایجاد شود، طرحی که درنهایت نتایج مطلوبی برای همه مردم و مخصوصا گروههای در معرض آسیب داشته باشد.
شاید بتوان امیدوار بود که اتفاقهای ناخوشایند آزارهای خیابانی ناشی از خیابانهای خلوت دوران کرونا، توجه دولت و نهادهای خصوصی را به اهمیت طراحی یک پاسخ چندبخشی، جامع، فراگیر و مناسب جلب کنند. بسیاری از ما مدتهاست که آزادی حرکت در خیابانها را نداریم و شاید بالاخره وقتش رسیده باشد به صدای جنبش «من هم» گوش بدهیم؛ اما این بار از خیابان.
نویسنده: مری درای
برگردان: فهیمه حسنمیری
منبع: Harvard Journal of Law and Gender