در مطالعات جنسیت و نظریههای فمینیستی اغلب وقتی از آزار علیه زنان صحبت میکنیم، محل بحث در واقع قدرت نامشروعی است که مردسالاری به مردان در طول قرنها تزریق و زمینه اعمال خشونت جنسی را فراهم کرده است. حالا فرض کنید که به این روابط قدرت، رابطه استاد- شاگردی هم اضافه شود. رابطه دانشجویان زن و استادان مرد از این جهت که برای استاد دو جایگاه قدرت (یکی اقتدار مردانه و دیگری اقتدار استادی) به همراه دارد بستری برای اعمال خشونت جنسی مهیا میکند. شاید به همین خاطر باشد که بیشتر استادان مرد در رویارویی با دانشجویان زن نمیتوانند آن رابطۀ عاطفی و «استاد-شاگردی» را که با دانشجویان مرد دارند، ایجاد کنند. این همان موضوع تحقیقی است که سه پژوهشگر به آن پرداختهاند.
نویسندگان در ابتدای مقاله خود تاکید کردهاند که قصدی بر ناامن نشان دادن دانشگاهها برای زنان ندارند و برخی از این مناسبات ناامن را هم تعمیم نمیدهند ولی میخواهند «چگونگی رویارویی استادان جنسیتی استادان مرد با دانشجویان زن» را زیر ذرهبین ببرند تا زوایای بیشتری از آن شناخته شود. یافتههای آنها نشان میدهد که وقتی اصل حفظ حریم ارتباط جنسیتی در فرهنگ ایرانی توسط استادان مرد دچار گسست میشود، سهگانۀ خشونت، تبعیض و بهرهکشی جنسیتی پدید میآید که برآیند آنها روی هم رفته نوعی مصائب جنسیتی را برای دانشجویان زن به بار میآورد.
با وجود اینکه در کشورهای مختلف پژوهشهای زیادی در این زمینه وجود دارد، علتیابی دقیقی از این پدیده به در ایران انجام نشده است. پژوهش فرجی و حمیدی (2016) درخصوص بررسی «پوشش و حجاب زنان ایران» آمار و ارقامی را درباره آزار و اذیت جنسی زنان به دست میدهد. یافتههای این پژوهش نشان داد که 30 درصد از زنان ایرانی تجربه آزار جنسی داشتهاند و هفت درصدشان در محیطهای آموزشی و دانشگاهها مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند.
بر اساس تحلیل دادههای میدانی «حریم ارتباط جنسیتی» اصلی است که رعایت و شکستن آن میتواند به سهگانۀ بهرهکشی، خشونت و تبعیض منجر شود. بهدلیل نبود آموزش و تجربه لازم پیشادانشگاهی، رعایت مؤکد حریمهای جنسیتی سبب میشود تا بسیاری از دختران نتوانند روابط مناسب علمی و آموزشی را با استادان مرد برقرار کنند. همچنین در مواردی که استادان میتوانند دانشجویان را به سرمایهها و منابع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متصل کنند، زنان در اولویت قرار نمیگیرند. از سوی دیگر، وقتی حریمها شکسته میشود برای دانشجوی زن با مناسبات و موقعیتهای تبعیض، بهرهکشی و خشونت است. یعنی این بر هم خوردن موازنه گاه باعث بهرهکشی و خشونت میشود و گاه تبعیض به دنبال دارد.
1) تبعیض جنسیتی
تبعیض جنسیتی از تفاوت نگاههای نابرابر جامعه به زنان و مردان برمیخیزد. یکی از دانشجویان زنی که با او مصاحبه شده میگوید: «هم در دوره لیسانس و هم کارشناسی ارشد، همۀ دانشجوهای پسر همکلاسی من دارای شغل مرتبط با رشته بودند و اغلب هم توسط استادان برای کار معرفی میشدند. در حالی که برای دخترها اصلا این طور نبود و شاید این به خاطر مسئلۀ ازدواج و بچهدار شدن بود.» (دانشجوی اقتصاد)
تبعیض شکلهای ساختاری و غیرفردی نیز دارد. «بخش اعظم احساس تبعیضی که ما داریم، مربوط به پوشش ماست. شما وقتی مانتوی روشن در هوای گرم بپوشی، جلو در دانشگاه باید توضیح بدهی، کارت دانشجویی نشان بدهی. کتابخانه و این طرف و آن طرف مدام همه میپرسند آیا دانشجو هستی یا نه. این مسئلۀ پوشش ضوابط خیلی سختی دارد و آقایان در این زمینه خیلی راحتتر هستند، چون با لباس آستین کوتاه و رنگهای روشن میتوانند به دانشگاه بیایند، ولی خانمها نه رنگ روشن میتوانند بپوشند و نه لباسهای خنک. بعد باید مدام پاسخگو باشند. انگار مثلا مانتوی تیره نپوشی دانشجو نیستی. پوشش تو و اندازه پوشش و آستین خیلی مؤثر است. مانتوی تو بلند است یا کوتاه یا تنگ است یا گشاد. اینها مسخرهترین دغدغههایی است که در تمام طول تحصیل با ماست. در حالی که استاد مرد میتواند لباس اسپرت بپوشد، لباس آستین کوتاه بپوشد. آنها آزادی عمل دارند، ولی ما نداریم. اینها همه تبعیض است که برای ما اعمال میشود.» ( دانشجوی فلسفه)
2) بهرهکشی جنسیتی
در بهرهکشی جنسیتی استاد مرد از دانشجوی زن، از اقتدار علمی و آموزشی استاد برای اعمال فشار به دانشجوی زن برای ورود به موقعیتهای غیرآکادمیک استفاده میکند. «یک استادی داشتیم که همیشه وقتی وارد اتاقش میشدم میگفت در را حتما ببندم. بعد وارد حوزه سؤالاتی میشد که به او ربطی نداشت، اینکه چرا تا الان ازدواج نکردی؟ چرا با کسی دوست نیستی؟ پس چه کار میکنی (یعنی به لحاظ جنسی)؟ بیشتر بیا به ما سر بزن. در آن دوره دو تا استاد این طور بودند.» موقعیتهایی مانند سر کلاس یا سر جلسه امتحان بهترین فرصت است تا تسلط مردانه خود را بروز دهند. موقعیت کلاس یا جلسه امتحان موقعیتی است که بدن را محدود میکند و دانشجو امکان کنش یا واکنش چندانی ندارد. (این برخلاف موقعیت دفتر استاد است که در آن آزادی کنش دانشجو بیشتر است) «سر امتحانها خیلی نزدیک گوشم میشد و چیزی میگفت مثل اینکه انگشترت چقدر قشنگه، امروز چه خوشگل شدی» ( دانشجوی جامعهشناسی)
3) خشونت جنسیتی:
در محیطهای دانشگاهی برخی از استادان مرد اغلب برای بهرهکشی جنسی به خشونت نیز دست میزنند. البته، اعمال خشونت جنسی بهندرت در ملأ عام و انظار عمومی صورت میگیرد، بلکه همواره در فضاهای خصوصی همچون دفتر کار درون و بیرون از دانشگاه و حتی در خانۀ استاد انجام میشود. «رئیس دانشکده گفت: تو یک دقیقه حرف نزن. من هم ناراحت شدم و ناراحتی من را که دید، به همه گفت بیرون بروید. میخواست از دل من در بیاورد. بلند شد و آمد دست من را گرفت و گفت: GIVE UP. گفتم یعنی چی؟ این چه رفتاریه؟ گفت تو میدانی احساس من به تو چیه، نباید از من ناراحت بشوی. آن آقا پنجاه , پنج سالش بود و متأهل. اینقدر به دست من فشار آورد که من فقط میتوانستم بگویم بس کن. به زور خودم را از دستش رها کردم» (دانشجوی جامعهشناسی).
برای مطالعه این پژوهش نوشته ناصر تقویان، حامد طاهریکیا و مریم پورمیرغفاری اینجا کلیک کنید.