مهتاب محمودی: «رفته بودم پیش استادم برای کارهای پایاننامه. استاد هم تو اون شرایط که کلی کار داشتیم وقت گیر آورده بود برای سوالهای عجیب. گیر داده بود که چرا ازدواج نمیکنی؟ منم حس خوبی نداشتم از این سوالها. پیش خودم میگفتم درسته از روی خیرخواهی میگه ولی آخه این حرفا چه ربطی به پروژه من داره؟ یهو گفت ساعت سه شده من باید برم جلسه، فردا زنگ بزن تا دوباره وقت بدم بهت. فردا صبحش زنگ زدم گفت امروز کلا شرکتم و نمیام دانشگاه ساعت هفت بیا شرکتم. راه شرکت خیلی دور بود از خوابگاه. سخت بود که برم تا اون سر شهر اون هم ساعت هفت. ترجیح میدادم مثل همیشه تو دانشگاه استاد رو ببینیم ولی کی جرئت داشت رو حرفش حرف بزنه؟ ساعت هفت رفتم شرکتش. خیلی تعجب کردم که هیچکس اونجا نبود اما اصلا به ذهنم نمیرسید که از اون وضعیت باید احساس ناامنی کنم. چون بالاخره تو دفتر استادم بودم. شروع کردیم به صحبت. بعد از اینکه کارمون تموم شد استاد گفت «خب حالا چطور برمیگردی راهت دوره من میرسونمت.» من که خجالت میکشیدم گفتم: « مزاحمتون نمی شم با آژانس میرم» همینجور که داشت اصرار میکرد اومد و نزدیکم وایساد. یهو در کمال بهت و حیرت من دستم رو گرفت تو دستش. نفسم بند اومده بود انگار فلج شده بودم و لال. نه چیزی میتونستم بگم و نه میتونستم از جام تکون بخورم از ترس و تعجب. بهم گفت: « چرا میترسی؟ من که کاری ندارم باهات. من تنهام و خانوادهم ایران نیستن. امشب رو میتونی پیش من بمونی.»
نمیدونم اون چند دقیقه رو چطور توصیف کنم. میخواستم دستم رو از دستش در بیارم اما دستم رو محکم گرفته بود. با گریه گفتم: « استاد تو رو خدا بذارید برم» اما دستم رو محکم گرفته بود و میگفت: « من کاریت ندارم فقط دارم میگم امشب بیا پیش من که بشینیم با هم حرف بزنیم.» نمیدونستم چیکار کنم. نمیدونستم اصلا کسی هست اونجا که به دادم برسه یا نه و اصلا اگر کسی هم بود من جرئت جیغ کشیدن نداشتم. اگه بقیه میومدن و اون صحنه رو میدیدن چه فکری دربارهام میکردن؟ بیآبرو میشدم. تنها کاری که میتونستم بکنم گریه بود و التماس بهش که دست برداره. شانسی که آوردم این بود که ظاهرا منشی یه چیزی جا گذاشته بود و مجبور شد برگرده. یهو صدای چرخوندن کلید توی در رو که شنید هول شد که کسی نیاد تو و خودش رو کنار کشید انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. منم سریع از اونجا خارج شدم. بعد از اون اتفاق وحشتناک نمیدونستم چیکار کنم و جرئت هم نداشتم به کسی بگم چون میترسیدم بدتر آبروم بره و مشکل واسهم درست شه. استادم رو هم نمیتونستم عوض کنم چون تقریبا پایاننامهم داشت تموم میشد. بعد از اون دیگه مزاحمم نشد اما باهام لج افتاد و تا میتونست اذیتم کرد. با اذیتکردناش سر پایاننامه و دفاعم واقعا تاثیر بدی روی وضعیت تحصیلیم گذاشت.»
آزار جنسی در دانشگاه نیز زنان را رها نمیکند
این داستان را نازنین ۲۸ ساله و دانشآموخته یکی از دانشگاههای تهران روایت کرده است. میگوید بعد از ۳ سال این اولین باری است که درباره آن تجربه تلخ حرف میزند. داستان نازنین اما داستان عجیبی نیست، چرا که آزار جنسی در دانشگاه تجربه مشترک بسیاری از زنان دانشجو در سراسر جهان است.
آزار جنسی شامل طیف گستردهای از رفتارها است و اشکال متنوعی از آزارهای فیزیکی تا آزارهای کلامی و روانی دارد. هر نوع عمل فیزیکی، بصری و کلامی که به نوعی مضمون جنسی داشته باشد و بدون رضایت زنان بر آنها تحمیل شود و برای آنها ایجاد احساس ناراحتی و ناامنی کند میتواند آزار جنسی تلقی شود. خشونت و آزارهای جنسی تحرک اجتماعی زنان را در سپهرهای عمومی به شدت محدود میسازد. دانشگاه به عنوان بخشی از حوزه عمومی میتواند بستر بروز انواع آزار جنسی باشد. بالاخص که باتوجه به مناسبات قدرت حاکم بر روابط استاد و دانشجو، اقتدار آکادمیک استاد میتواند زمینهساز بروز آزار جنسی شود. برخی از استادان مرد با سوئاستفاده از جایگاه و قدرت خود، از راههای گوناگونی چون پیشنهاد برقراری رابطه دوستی، پیشنهاد برقراری رابطه جنسی در ازای نمره، تلاش برای ملاقات دانشجو در فضاهای خصوصی، نزدیکی فیزیکی به دانشجو، شوخیهای نامتعارف و آزاردهنده، نگاههای خیره و ... دانشجویان زن را مورد آزار و اذیت قرار میدهند.
زنان دانشجو چه واکنشی نشان میدهند؟
زنان دانشجو که برای تندادن به رابطهای خارج از مناسبات معمول و متعارف استاد و دانشجو تحت فشار قرار میگیرند، اغلب در واکنش به این آزارها به دلیل شرم، ترس از سرزنش و حفظ آبرو، ترس از ابزارهای استاد از جمله نمره، بیاعتمادی به نهادهای قانونی به جای اعتراض، سکوت را برمیگزینند. باورها و ارزشهای فرهنگی مردسالار حاکم بر جامعه ما منجر به مجرمانگاری آزاردیده و مقصر دانستن او میشود. به همین دلیل نیز اغلب بازماندگان آزار جنسی سکوت را ترجیح میدهند.
باوجود عوامل بازدارنده دانشجویان از اعتراض، برخی از زنان دانشجو ساکت نمینشینند و تصمیم به شکایت و پیگیری میگیرند. در بیشتر دانشگاههای جهان در برخورد با موارد آزار جنسی قوانین مشخصی دارند و احکام صادر شده جهت بازدارندگی دیگر افراد و شفافسازی، اعلام عمومی میشوند. اما این اتفاق در دانشگاههای ایران به ندرت رخ میدهد. در نبود قوانین حمایتی از دانشجویان و سازوکارهای شفاف برای طرح و رسیدگی به شکایات آنان و تخلفات استادان، بسیاری از این پیگیریها راه به جایی نمیبرد. در معدود مواردی نیز که شکایت و پیگیری دانشجو منجر به صدور حکم و برخورد با استاد خاطی میشود، عدم تناسب میان جرم و مجازات موجب میشود احکام هیئت انتظامی اساتید، فاقد اثر بازدارندگی و پیشگیری از وقوع مجدد جرایم مشابه باشند.
آمار و ارقام چه میگویند؟
هیچ آماری از آزار جنسی در دانشگاههای ایران وجود ندارد. به طور کلی پیرامون معضل آزار جنسی در ایران تحقیقات چندانی صورت نگرفته است و این خلاء پژوهشی در زمینه آزار جنسی در دانشگاهها بیشتر به چشم میخورد. با این وجود تحقیقات انجامشده در کشورهای دیگر پیرامون این موضوع نشان میدهد آزار جنسی در دانشگاه معضلی است که در سراسر جهان در محیطهای آکادمیک وجود دارد.
در دانشگاههای آمریکا همهساله پژوهشهایی برای پایش مداوم وضعیت آزار جنسی در دانشگاهها انجام میشود. در یکی از این پژوهشها در سال ۲۰۱۷، ادعا شده از هر ۱۰ زن دانشگاهی در آمریکا حداقل یک نفر در دانشگاه مورد یکی از اشکال گوناگون آزار جنسی قرار گرفته است. انجمن دانشگاههای آمریکایی برنامه جامعی برای پژوهش درباره آزار جنسی در دانشگاههای آمریکا ارائه کرده که در ۲۷ دانشگاه آمریکا اجرا شده است. طبق گزارش نهایی انجمن دانشگاههای آمریکایی از این طرح در مجموع ۱۱.۷ درصد از دانشجویان تجربه آزار جنسی در دانشگاه را داشتهاند.
نتایج تحقیق مشترک کمپین Revolt Sexual Assault و وبسایت دانشجویی The Student Room در سال ۲۰۱۸ نشان میدهد که ۶۲ درصد از دانشجویان در انگلستان خشونت جنسی را در دانشگاه تجربه کردهاند. ۴۵۰۰ دانشجو و فارغالتحصیل در این تحقیق مورد نظرسنجی قرار گرفته بودند. همچنین به گزارش کمیسیون حقوق بشر استرالیا در سال ۲۰۱۶ بیش از نیمی از دانشجویان این کشور آزار جنسی را تجربه کردهاند. در نیجریه، نیوزیلند، زیمباوه، لاگوس، سوئد و بسیاری از کشورهای دیگر نیز تحقیقاتی انجام شده که نشان میدهد آزار جنسی در دانشگاهها در کشورهای متعدد شایع است.
چه باید کرد؟
در کنار لزوم ایجاد سازوکارهایی برای طرح و پیگیری شکایات دانشجویان و مداخله نهادهای حقوقی و انضباطی و برخورد قاطع با استادان خاطی، آموزش گامی مهم و ضروری برای مقابله با این معضل اجتماعی است. این آموزشها باید از دوران تحصیل کودکان در مدرسه آغاز شود. در ایران حتی در سطح دانشگاهها نیز آموزشی درباره مصادیق آزار جنسی و تبعیضهای جنسیتی وجود ندارد. برگزاری کارگاههای آموزشی درباره مصادیق آزار جنسی و تبعیضهای جنسیتی در دانشگاه و همچنین نحوه برخورد و کمک به شخص آسیبدیده با افزایش آگاهی دانشجویان میتواند به حل این معضل کمک کند.
آموزش عمومی و فرهنگسازی در تغییر کلیشههای جنسیتزده اجتماعی که منجر به سرزنش آزاردیدگان میشود، تاثیر بسیار زیادی دارد. نهادهای مسئول در ایران، اغلب به جای آموزش و فرهنگسازی، جداسازی و تفکیک جنسیتی را به عنوان راهحلی برای امنیت زنان در نظر میگیرند. حال آن که تفکیک جنسیتی به تدریج منجر به حذف زنان از سپهر عمومی می شود. همچنین تفکیک جنسیتی مانع از شکلگیری روابط عادی و طبیعی میان زنان و مردان شده و در نتیجه میتواند زمینهساز افزایش خشونتها علیه زنان باشد. بهتر است سیاستگذاریها به جای تفکیک جنسیتی، به سوی فرهنگسازی و آموزش عمومی تغییر جهت دهد. همچنین به دلیل آسیبهای روحی ناشی از آزار جنسی که در برخی از موارد بسیار شدید هم هستند، آزاردیدگان به حمایت دانشگاهها احتیاج دارند. لازم است دانشگاهها با ارائه خدمات مشاورهای تخصصی ویژه آزاردیدگان آنان را در بازیابی سلامت روحی و روانیشان یاری کنند.
منبع: نشریه دانشجویی «زن» - دانشگاه بوعلی همدان