این ارائه رویکردی است انتقادی بر سیاستهای غالبِ روایی در تاریخنگاری «فمینیسم ایرانی» و برساخت تاریخی فیگور «زن ایرانی» به عنوان تنی بهطرزی استثنایی قربانی. با احضار فیگور زن مسلح به امر تاریخنگاری جنبشهای زنان در ایران، و با بهکارگیری ملاحظات روششناسانه کوئیرِ انتقادی در بازخوانی آرشیو، حافظه و روایت، این ارائه مقدمهای است برای تخیل گذشته مبارزات زنان از دل دیدن فیگورهای عاصی و مسلح، طغیانگر و متمرد.
یعنی دیدن آن بیجاشدگانی که کیستی و چیستی و چگونگی مبارزتشان آنها را از شیوههای غالب فمینیستی تاریخنگاری مرکزگرا حذف کرده است. با پیشروی کردن از انبساط روایی آنچه که میتوان از آن با عنوان سیاست «ژاندارکسازی» در روایت تاریخ مبارزات زنان در ایران یاد کرد، و البته فهم نسبتهای استعماری، مستشرقانه و امپریالیستی در شکلگیری این کلانروایت، این ارائه دعوتی است برای دیدن مادربزرگان عاصی و یاغی، مبارز و مسلح، و متکثر کردن مواجهاتمان با حافظه سیاسی و آرشیو فمینیستی و امکانهای تخیلورزی در امری تاریخی و سیاسی با بازخوانی حضورهای هرچند مبهم، ازیادرفته، و کمتر آرشیوشده از فیگورهای زن مسلح و حضورهای کوئیر او در تاریخ مبارزات زنان در ایران.