نویسنده: ...
اگر بهعنوان زن تمام موانع و سقفهای شیشهای را هم پس زده باشید، یک جایی شما ازین سیستم بیرون گذاشته خواهید شد: اینجا. زن پشت تریبون حجابش را برمیدارد و پاسخ میدهد: «به مجمعی که خانم مهندس به خاطر نداشتن روسری اجازه ندارد در آن کاندیدا شود رسمیت نمیدهم.»
برای فهم اهمیت پرتکردن حجاب اجباری توسط زینب کاظمپور در این مراسم لازم است که فضای حاکم بر نظام مهندسی را مرور کنیم: «سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور؛ سازمانی حرفهای، مردمنهاد، غیرسیاسی، غیرانتفاعی و مستقل است که به منظور وضع مقررات ملی ساختمان و نظارت بر اجرای خدمات مهندسی و همچنین بسترسازی در خصوص رشد و اعتلای مهندسی، ساماندهی به فعالیتهای مهندسی و نظم بخشیدن به عملکرد این حرفه و ارتقای دانش فنی مهندسان، صاحبان حرفهها و کارگران در بخش ساختمان و رشد و آگاهی مردم نسبت به مقررات ملی، ایجاد شده است.»
این سازمان همچون نهادهایی مثل کانون وکلا و نظام پزشکی به شکل مستقل و با انتخاب هیئت عمومی و از طریق اخذ حق عضویت و اختصاص درصدی از دستمزد مهندسین به سازمان اداره می شود. علیرغم این استقلال صوری از دولت و ظاهر خودگردان آن، این سازمان فاقد قدرت سیاستگذاری و تصمیمگیری مستقل بوده و به نهادی تامینشونده از جیب مهندسان اما محافظهکار و در اختیار حلقههای بسته ارتباطی درامده که انتخابات سالانهاش برای تعیین هیترییسه به نمایش مضحکی از شکل کلی انتخابات در ایران، بر پایه زدوبند و رانت تبدیل شده است. با وجود رشد روزافزون تعداد زنان مهندس، انگشتشمارند هیئترییسههای استانی که زنی هم جزو اعضای آن باشد. جالب است بدانید که خیلی وقتها هدیههایی که برای روز مهندس به اعضای سازمان داده شده هدیههایی مختص مردان بوده! مثلا در یک نمونه به تمام اعضا بن خرید کت و شلوار هدیه دادند. یعنی حتی درین سطح هم وجود زنان در این سازمان انکار میشود. هدیههایی که از پول خود آنها برایشان خریداری شده است.
شاید بتوان سازمان نظام مهندسی را یکی از خنثیترین تشکلهای مردم نهاد در تاریخ ایران نام برد. در اعتراضات اخیر هم از معدود سازمانهای غیردولتی بود که صدایی از آن در حمایت از اعتراضات بلند نشد. این نقطه مکث مهمی است: چطور دانشجوهای دانشکدههای فنی که همواره در تاریخ جنبش دانشجویی از دانشکدههای سیاسی و فعال بودهاند، تبدیل به صنفی خنثی و غیرسیاسی میشوند که حتی توان تاثیرگذاری بر سازمانی که برآمده از خود آنهاست را ندارند؟ در این فضای رانتی و رابطهای که کوچکترین شکل مداخله سیاسی هم در آن بیمعناست و صرفا تبدیل به بستری جهت گردش پول و پروژه شده است، احتمالا راهکاری که عقل سلیم حاکم بر فضا پیش پای این زن میگذارد این است که «قوانین کشور را رعایت کن» و اوج خفقان و ناامیدی اینجاست که این گزاره به عنوان گزارهای بسیار عادی و منطقی در دهان این آقایان میچرخد. صدای مجری را میشنویم: «به جمهوری اسلامی ایران باید احترام گذاشت.»
دورانداختن این روسری در چنین فضایی نه فقط برداشتن حجابی از سر بلکه حملهای به سرتاسر این سیستم فشل، خنثی و فاسدشده است. این فریاد زدن این است که شما اشغالگران مناصب شغلی ما هستید. این آزادکردن سیستمهای مردمنهاد فشل و شوراهای به انحصار درآمده است.