دیدبان آزار

اجرای هنری در راستای زدودن کلیشه‌های تجاوز

«فکر می‌کردم تجاوز ذات بشر است»


دیده‌بان آزار: «هیچ‌وقت نتوانستم از ترسِ تجاوز رهایی پیدا کنم. من هم مثل بیشترِ زنان از اوایل جوانی‎ تصور می‌کردم تجاوز بخشی طبیعی از زندگی ماست، چیزی که هم باید از آن ترسید و هم برایش آماده بود؛ بلایی طبیعی شبیه آتش‌سوزی یا صاعقه. هیچ‌گاه از خودم نمی‌پرسیدم چرا تجاوز رخ می‌دهد، به سادگی فکر می‌کردم این هم یکی از رازهای ذات بشر است.»

این نقل قولی است از «سوزان گریفین»، نویسنده و فیلسوف فمینیست که ویدئوی اجرای «سه هفته در ماه می» با آن آغاز می‌شود. اجرایی گروهی با نام کامل «سه هفته در ماه می: سخن گفتن از تجاوز، یک اثر هنری سیاسی» که در سال 1977 از هشتم تا بیست‌وچهارم مِی در لوس‌آنجلس برقرار بود. مجموعه‌ای از چند پرفورمنس که به قصد زدودن کلیشه‌ها از دلایل خشونت جنسی و جلب کردن توجه عموم به همیشگی و همه‌گیر بودن آزار اجرا می‌شدند. در بخش اول این اجرا «سوزان لیسی» و همکارانش نقشه‌ای بزرگ از شهر لوس‌آنجلس تهیه کردند و با همکاری مرکز پلیس هرروز محل‌هایی که در روز قبل در آن‌ها تجاوز گزارش شده بود را با مُهری قرمز مشخص کردند.

این اولین قدم برای نمایش روزمره بودن فاجعه‌ای پنهان بود، قدمی که در بخش‌های بعدی این اجرا به باز کردن فضای گفت‌وگو و به اشتراک‌گذاری تجربه‌ها ‌رسید؛ «لزلی لبوویتز»، دیگر هنرمند این مجموعه با اجرایی به نام «افسانه‌هایی درباره تجاوز»، با کمک همکاران و با دعوت از مخاطبینش تلاش کرد با آوردن جملات و گزاره‌هایی روی کاغذ و بلند خواندن آن‌ها، حقیقت را از باورهای غلط پیرامون آزار تفکیک کند. بسیاری از تماشاگرانِ این اجرا با نوشتن و خواندن گزاره‌هایی مثل «اگر تا دیروقت بیرون نباشی خطری تهدیدت نمی‌کند»، «به هرزه تجاوز می‌شود»، «مردها همین‌اند که هستند» و ... کلیشه‌های رایج در توجیه فرهنگ تجاوز را با یکدیگر به اشتراک گذاشتند.

ایدۀ لبوویتز سی‌وپنج سال بعد و در سال 2012 توسط دو هنرمند جوان چینی و آمریکایی بازسازی شد. «النا مان» و «آدری چان» در طی دو اجرا «افسانه‌های تجاوز» در عصر حاضر را بازگو کردند. اجرایی که تلاش می‌کرد نشان دهد با گذشت بیش از سه دهه از پرفورمنس لبوویتز، آزاردیدگان هنوز و همچنان زیر فشار باورهای نادرست اجتماعی هستند، و زبان هنر هنوز می‌تواند فرصتی برای نمایش رنج‌ها و اصلاح اشتباهات باشد. خواسته‌ای که «چری گالکی»، یکی از هنرمندان اجرای «سه هفته...» به زیبایی به آن اشاره کرده است: «آن همکاری سه هفته‌ای اتفاقی تاریخی در پیوند هنر و تفکر فمنیستی بود. تلاشی شبانه‌روزی برای اینکه هنر چیزی بیش از کنشی فردی یا شعار هنر برای هنر باشد. چرا که ما باور داریم هنر می‌تواند جهان را تغییر دهد».