سارا نوری: تحقیقهای دانشگاهی میگویند که اکثریت زنان آزار جنسی را تجربه کردهاند. دانشگاه از جمله فضاهایی است که آزارهای جنسی در آن عموما مسکوت میمانند. به ویژه زمانی که توسط استادان و کارکنان دانشگاه بر زنان دانشجو اعمال میشوند. در همین راستا یکی از موضوعاتی که مصمم بودیم در دانشگاه علامه پیگیری کنیم، موضوع آزار جنسی زنان در دانشگاه بود. بسیاری از زنان دانشجو که آزار جنسی را تجربه کرده بودند، میترسیدند روایت خود را بازگو کنند. ترس از اینکه کارمند دانشگاه بیآبرویشان کند و یا اینکه استاد آنها را حذف کند، پاس نکند و اگر حرفی بزنند دانشگاه هم از استاد حمایت کند. به واسطه پایگاه اجتماعی و طبقاتی و عوامل دیگر، گروهی از زنان دانشجو در مقابل این آزارها آسیبپذیرتر میشوند.
تمام حرف ما این بود که حداقل دانشگاه باید محیط امنمان باشد. مسئولین دانشگاه هم با ما همنظر بودند و گفتند این موضوع خط قرمز دانشگاه است و اگر موردی پیش بیاید حتماً پیگیری خواهد شد.
تصمیم گرفتیم تجربههای دانشجویان را مستندسازی کنیم. دانشجویان میترسیدند حرف بزنند. حق هم دارند چون بچهها شرایط متفاوتی دارند و همه به یک اندازه توانایی ریسک کردن ندارند. تا اینکه به آنها اطمینان دادیم هویتشان فاش نخواهد شد. چند نفر جلو آمدند و بقیه هم کمکم شهامت پیدا کردند. شکست سکوت اولین گام بود. در گام بعدی باید وارد عمل میشدیم.
از قضا همان ترم مشکلاتی با تعدادی از استادان پیش آمد. یکی از استادان در یک گروه کلاسی که۷۰ نفر از اعضا دختر بودند یک پیام از دانشجوی پسری فوروارد کرد و گفت هر کسی میتواند لطفاً به این آقا کمک کند. پیام محتوای کلیاش این بود: «من شرایط مالی خوبی دارم و میخواهم ازدواج کنم اما از وقتیکه طلاق گرفتهام به کسی اعتماد ندارم برای همین میخواهم یک سال با شخص مورد نظر صیغه کنم و بعد اگر از همدیگر راضی بودیم ازدواج میکنیم. لطفا اگر کسی را میشناسید به من بگویید».
یکی از دانشجویان دختر اعتراض کرد که چرا چنین پیامی در گروه کلاسی میفرستید و کارتان مصداق بارز توهین است؛ اما استاد معتقد بود که توهینی نشده و من گفتهام هرکس دوست دارد و میتواند به این آقا کمک کند. این استاد ترمهای پیش هم به چند دانشجوی دختر پیام خصوصی داده بود و در مورد مسائل شخصیشان سؤال پرسیده بود؛ اما در نهایت با پیگیریها از مسئولین مربوطه قرار شد این استاد ترم بعد درسی را در دانشگاه تدریس نکند و همینطور هم شد. یکی از استادان دیگر سر کلاس به دانشجویان دختر تذکر حجاب میداد.
دانشجویان دختر بهشدت معترض بودند و میگفتند حتی اگر ناخواسته یک لحظه شال کسی از سرش افتاده باشد استاد با یک لحن تند و توهینآمیز میگوید شالت را سرت کن و بعد هم ادامه میدهد به توهین و تهدید به اینکه اگر حجابتان را درست نکنید من به شما کتاب و منبعهای زیادی میدهم که بخوانید. این استاد حتی شوخیهای جنسی هم سر کلاس با دانشجوهای پسر میکرد. دانشجویان صدای کلاس را ضبط کردند و این مسئله به مسئولین مربوطه گزارش شد و قرار شد این استاد دیگر در دانشکده تدریس نکند.
اخیرا به واسطه انجمن آزاداندیش دانشگاه علامه پیمایشی در این زمینه راه انداختهایم تا افراد بتوانند بصورت ناشناس تجربههای خود را از آزار جنسی و جنسیتی در دانشگاه برایمان ارسال کنند. در متن فراخوان نوشته شده: «متاسفانه بسیاری از دانشجویان دختر، ممکن است انواع آزارهای کلامی، روانی، جنسی و فیزیکی را تجربه کنند؛ اما مساله ناراحتکنندهتر و مورد توجه ما، عدم وجود قوانین و مقررات حمایتگر و کارآمد، فقدان نهادهای حمایتکننده، ترس از عواقب بیان آزار و فشارهای روانی ناشی از آن، وجود فضای رعب و تهدید دانشجویان برای سکوت کردن در برابر آزار و بدتر از همه اینها، تغییر شیوهنامه انضباطی است که عملا پیگیری این مسائل و حق شکایت بابت آن را از دانشجویان سلب میکند، است. حتی در برخی از موارد، شاهد قدرتی هستیم که به وسیله جایگاه استادان یا برخی دانشجویان، بستر را برای اعمال خشونت و آزار مهیاتر کرده که متاسفانه این موارد موجب شنیده نشدن صدای زنان آزاردیده شده است».
نکته دیگر این فراخوان این است که به آزارهای جنسیتی هم توجه داشته است: «دست کم گرفتن دختران نسبت به پسران در کلاس، بیاهمیت انگاشتن حضور دختران در دانشگاه و نگاه به دختران به عنوان جنس دوم و با حقوق دانشجویی کمتر، به کار بردن شوخیهای جنسیتی و یا ادبیات جنسیتزده که به نوعی جنس زن را در قیاس با مرد تحقیر میکند، همگی نمونههایی از آزار مبتنی بر جنسیت هستند که در محیطهای دانشگاهی دیده میشوند». در نهایت میخواهم بگویم این سکوتها باید شکسته شود و این کنشها باید ادامه پیدا کند. در دانشگاه که محل آموختن است، در مقابل آزارهایی که روح و جسم ما را خدشهدار میکند و زنان را در موقعیت فرودست قرار میدهد، سکوت نکنیم. دانشگاه باید امن باشد.