سمانه اصغری: برای چسباندن پوسترهای آزار خیابانی و صحبت با فروشندهها به خیابان جمهوری رفته بودیم. اکثر فروشگاهها کت و شلوار میفروختند و بیشتر فروشندهها مرد و مشتریها هم اغلب مردان بودند. بعد از گفتوگو با چند فروشنده و شنیدن صحبتها و مواجه شدن با عکسالعملهایشان به چند دستهبندی رسیدیم:
دسته اول افرادی که هیچ نوع علاقهای به صحبت راجع به اذیت و آزار خیابانی نشان نمیدادند. در واقع این افراد به آزار خیابانی به عنوان یک معضل نگاه نمیکردند و این موضوع را در سطحی نمیدیدند که حتی راجع به آن فکر کنند. وقتی با فروشندهها در این زمینه حرف زدیم میگفتند که مواقعی شاهد اذیت و آزار زنان در خیابانها بودهاند ولی به دلیل اینکه شاید این نوع آزارها را مستقیم و یا غیرمستقیم لمس نکرده بودند، لزومی به توجه به این موضوع نمیدیدند.
دسته دیگر افرادی بودند که با جملاتی از قبیل «بعضی زنها خودشون هم خوششون میاد، دلشون میخواد» بحث را شروع میکردند. با صحبت بیشتر با این افراد متوجه میشدیم در نگاهشان اگر زنی «لباس ناجور» بر تن کند و یا «طوری رفتار کنه که انگار خوشش میاد بهش تیکه بندازن» مجوز آزار خیابانی را به فرد مقابل میدهد. آنها در کنار جملاتی که برای محکوم کردن فرد آزارگر میگفتند، به «پوشش نامناسب» زنان بارها اشاره میکردند. وقتی گفتیم که اذیت و آزار زنان ربطی به پوشش و لباسشان ندارد و حتی زنان چادری هم مورد آزار قرار میگیرند، چندباری این جمله را شنیدیم: «زنان چادری که از نگاهشان معلوم نیست اون زیر چیکار میکنن!»
اما در اظهاراتشان گاهی هم از برخوردهای خودشان هنگام مشاهده آزار شنیدیم. از برخوردهای چکشیشان که در روزهای شلوغ با آزارگران داشتند که گاه منجر به زدوخورد شده بود. در واقع هنگام گفتوگو با این دسته از فروشندگان شاهد اظهارات متفاوت و گاه ضدونقیضی بودیم که لحظه آزار را از نگاهشان گاه از زاویه آزارگر و گاه از نگاه قضاوتگر خودشان مرور میکرد.
دسته چهارم که از سایرین برای چسباندن پوستر و صحبت در این مورد مشتاقتر بودند و با روی گشاده اجازه چسباندن پوسترها را در فضای فروشگاه میدادند، در میان جملاتشان به کرات از جملات زنان اطرافشان، حس آنها به آزار خیابانی، حس خودشان پس از شنیدن تجربیات اطرافیانشان و عکسالعملهایی که تاکنون نشان دادهاند، گفتند. در میان این افراد چندین نفر به این نکته اشاره کردند که قبل از این که صاحب فرزند دختر شوند و یا ازدواج کنند و یا کسی از نزدیکانشان در مورد آزار خیابانیای که تجربه کرده با آنها صحبت کند، اصلا به این مسئله توجه نشان نمیدادند ولی پس از اینکه دیدند آزار جنسی زندگی اطرافیانشان را به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر قرار داده، راجع به این مسئله فکر کرده و خواسته بودند خودشان سهمی از ساختن امنیت برای زنان داشته باشند. پس تصمیم گرفته بودند برای احقاق این حق تلاش کرده و از همه مهمتر برای پیدا کردن راه حل فکر کنند. این توجه و تلاششان درباره اذیت و آزار خیابانی انرژی مضاعفی برای چسباندن پوسترها به ما داد. انرژیای که برایمان ارزشمند است و انگیزهمان را برای ادامه مسیر دوچندان میکند.