دیدبان آزار

از مغازه‌داران خیابان جمهوری بشنوید

چادری و غیرچادری ندارد


الهه محمدی: خیابان‌ جمهوری مثل همیشه شلوغ بود و کسبه در مغازه‌هایشان کز کرده بودند تا از سرمای دی‌ماه تهران در امان بمانند. مغازه‌هایی روشن با انواع وسایل صوتی و تصویری. اغلبشان جوانند و مرد. تک و توک فروشنده‌های زن جایی در میان بورس تلویزیون‌های تهران دارند. اغلبشان فکر می‌کنند دیگر خیلی وقت است که بساط متلک گفتن در خیابان‌ها جمع شده؛ «مگر هنوز کسی متلک می‌گوید؟!» 

این معمولا اولین واکنش به درخواست چسباندن پوسترهای دیده‌بان آزار است؛ واکنش‌هایی نه تمسخرآمیز که بیشتر از روی تعجب. بیشترشان حال و حوصله دخالت هنگام دیدن انواع اذیت و آزار خیابانی را ندارند. «مگر سرمان درد می‌کند؟» اما هستند کسانی که  می‌گویند نمی‌توانند اذیت و آزار خیابانی زنان را ببینند و تاب بیاورند. می‌گویند سکوت زنان چاره‌ساز نیست؛ «زنان تا وقتی سکوت کنند آش همین آش است و کاسه همین کاسه.»مردی جوان می‌گوید: «آزار و اذیت ها خیلی زودگذرتر از آن چیزی اتفاق می‌افتد که نیازی به دخالت داشته باشد.»


اگر ادامه دار بود چه؟ اگر زن داد و فریاد کرد چه؟ 
«راستش را بگویم؟ نه، دخالت نمی‌کنم.»
چرا؟ 
«ممکن است آسیب ببینم.»

چادری و غیرچادری ندارد
صاحب مغازه یک پیرمرد است؛ می گوید یک روز در اتوبوس پسری را دیده که از پشت میله‌ها دختری را آزار و اذیت می‌کرده. 

شما چه کار کردید؟ 
«او را از آن محوطه دور کردم و به او تذکر دادم.»


پیرمرد می‌گوید آزار و اذیت زنان هیچ ربطی به نوع پوشش آن‌ها ندارد. «ما جوان‌های قبل از انقلابیم. قبل از انقلاب هر زنی با هر پوششی که می‌خواست به خیابان می‌آمد و به جرات می‌توانم بگویم آزار و اذیت خیلی کمتر از این چیزی بود که الان هست. من خودم شاهد متلک انداختن به زنان چادری بودم و به شخصه دیدم که اذیت زنان در خیابان هیچ ربطی به نوع پوشش آن‌ها ندارد.‌ دیگری مردی میانسال است. می‌گوید اگر شاهد اذیت و آزار زنان باشد حتما دخالت می‌کند؛ «یک روز زیر پل یادگار امام بودیم. چند مرد می‌خواستند دختری را به زور سوار ماشین کنند. آن موقع من به همراه دوستم رفتیم جلو تا شاید بتوانیم دختر را نجات دهیم. اما آن‌ها قمه داشتند و ما ترسیدیم. هرچند خداروشکر آن دختر فرار کرد.»


پوسترهایتان راه خوبی برای فرهنگ سازی است

تا به حال شده زنان خانواده شما از آزار و اذیت خیابانی برایتان بگویند؟ از تجربه های خودشان؟
«خیر نه خواهرم و نه هیچ کدام از زنان خانواده‌ام تا به حال در این زمینه با من صحبت نکرده‌اند. »

اگر در خیابان ببینید که مردی در خیابان زنی را لمس کند، دخالت می‌کنید؟
«بله قبلا برایم پیش آمده که دخالت کرده‌ام. مثلا یک روز مردی به دختری متلک گفت و من دیدم که آن دختر خیلی ناراحت شد. من قدم‌هایم را تند کردم و رفتم به آن مرد تذکر دادم. اما خب همیشه هم اینطور نبوده که دخالت کنم. معمولا موقعیت را می‌سنجم. ممکن است یک اکیپی با هم باشند و من دخالت کنم و بیشتر از آن خانم آزار دیده ضرر کنم.» ادامه‌ می‌دهد: «پوسترهای شما راه خوبی برای فرهنگسازی است.» و شروع می‌کند به چسباندن آن بر دیوار مغازه‌اش.

دیگر زمان تیکه انداختن گذشته!
«مگر الان هنوز هم به زن‌ها تیکه می‌اندازند؟» این حرف بسیاری از مغازه داران این راسته است. بیشترشان می گویند ما فکر میکنیم دیگر زمان تیکه انداختن گذشته. دیگر متلک انداختن تمام شده. 
5 نفر هستند، یکی کتاب به دست حرف‌ها را دنبال می کند. ساکت است. کمی از گفت‌وگو که می‌گذرد می‌گوید پوسترهای دیدبان آزار را در فضای مجازی دیده؛ «چقدر کیف کردم از این کار شما. کارتان خیلی تاثیرگذار است. به غیر از چاپ این پوسترها چه می‌کنید؟»
اعضای دیده‌بان آزار سایتی را راه‌اندازی کرده‌اند که در آن کسانی که مورد اذیت و آزار خیابانی قرار می‌گیرند می‌توانند این آزارها را بر روی نقشه ثبت کنند. ما درباره این موضوع تولید محتوا می‌کنیم و بروشورهای آموزشی در این زمینه تهیه کرده‌ایم.» 

شما اگر ببینید زنی در خیابان مورد آزار قرار می گیرد دخالت می‌کنید؟
«بستگی دارد.»
 به چه؟
«شاید خود آن زن خوشش بیاید که به او متلک بگویند.» 
اگر زنی بعد از شنیدن متلک سکوت کند چه؟ شما فکر می‌کنید آن زن از متلک خوشش آمده؟
«قبول دارم که تشخیص این موضوع سخت است اما دستدرازی را نمی‌شود تحمل کرد. من اگر ببینم حتما دخالت می‌کنم.»


زنان سکوت نکنند
سکوت هیچ دردی را از زنان دوا نمی‌کند. پسری حدودا 20 ساله این را می گوید. «زنان باید بدانند که سکوت هیچ وقت راه مناسبی برای مقابله با آزار و اذیت خیابانی نیست. اگر زنان موقع آزار دیدن سکوت نکنند، مردهای آزارگر متوجه می‌شوند که هر عملی یک عکس‌العملی هم دارد. زن‌ها باید اعتراض کنند تا دیگران هم از آن‌ها حمایت کنند.» آن یکی اما موافق این موضوع نیست. «سکوت بهترین کار است. آنقدر مردم در زندگیشان مشکل دارند که دیگر سروصدا کردن و اعصاب خرد کردن نمی‌تواند چندان کارساز باشد. زن‌ها باید سکوت کنند و بگذرند.»

دوستش اما این گفته‌ها را قبول ندارد؛ «نمی شود به خاطر مشکلات در برابر چنین موضوع مهمی سکوت کرد. زنان سکوت کرده اند که بسیاری از مردان به خود اجازه داده‌اند هرکاری می خواهند در خیابان انجام بدهند و حتی تا جایی پیش بروند که بخواهند به زنان تجاوز کنند. سکوت راه چاره نیست. باید مقابله کرد. شده با سروصدا یا کتک. زنان نباید به آسانی از کنار این اذیت و آزارها بگذرند. سکوت سم است.»

 

راه ما گفت‌وگو است
مرد جوان به این موضوع که زنان، مردان را مسئول دفاع از خودشان می‌دانند، اعتراض دارد. «چرا زنان فکر می کنند مردان باید از آن ها حفاظت کنند؟ چرا خودشان دست به کار نمی‌شوند. چرا اگر در مترو مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند انتظار دارند که بقیه به کمک آنها بیایند؟» گفتم: «شاید به خاطر اینکه از کوچکی به زنان سکوت را آموخته‌اند؛ از خانواده بگیرید تا صداوسیما و مدارس. به خاطر همین است که دیده‌بان آزار دست به کار شده تا در این زمینه اطلاع‌رسانی کند. به زنان آموزش بدهد که در هنگام آزار دیدن چه کار کنند و به زنان و مردان یاد بدهد که اگر زمانی شاهد اذیت و آزار خیابانی بودند به راحتی از کنار آن نگذرند. راه ما گفت‌وگو است.»