متن یکی از مخاطبان دیدهبان آزار به نام فهیمه صفحه اینستاگرام منتشر شد. در این متن فهیمه از آزارهای متعددی پرده برداشته که در حین رانندگی تجربه کرده است. به دنبال انتشار روایت فهیمه، بسیاری از مخاطبان دیگر هم تجربههای آزار و اذیت خود در هنگام رانندگی را در زیر این متن به اشتراک گذاشتند. در ادامه برخی از کامنتهای مخاطبان را میخوانید.
* متن خوبی بود و تقریبا تمام خشونتها و تحقیرهایی که خودم موقع رانندگی کشیدم رو شرح داده. یکی از دوستان من توی مسیر شب به سمت هشتگرد به اشاره کوچیک ماشین مزاحمان به سپر، منحرف شد و پنج تا معلق خورد. آزارگرها خیابان را ارث خودشون میدونند و اگر بخوای ازشون سبقت بگیری انگار مردانگیشون رو زیر سوال بردی.
* من برای شیمی درمانی مادرم مجبورم ببرمش شهر دیگهای.یک بار با سرعت مجاز توی جاده در حال رانندگی بودم که یه راننده مرد ازم سبقت گرفت و جوری کشید سمت من که من با شدت فرمون رو دادم به راست و نزدیک بود از جاده بدون حاشیه پرت شم پایین. بعد ازم رد شد و هرهر میخندید و برام چراغ میزد. دلم میخواست اون لحظه ازش بپرسم اگر با دختر خودش همچین رفتاری بشه چه کار میکنه. مامانم وحشت کرده بود. دیگه تصدور کنید مریض سرطانی که چهار جلسه شیمیدرمانی کرده چه حالی داشته.
* این برخوردها بیشتر بیرون از شهر اتفاق میافته، داخل شهر هم با بوق زدن بیجا اذیت میکنن. بارها شده خواستم کنار خیابون پارک دوبل انجام بدم و همه مغازهدارها اومدن تماشا تا یه ایراد کوچیک ببینن و بزنن زیر خنده و با خودشون بگن زنها رانندگی بلد نیستن. انگار رانندگی کردن رو فقط برای مردها اختراع کردن.
* من به خاطر این مشکلات من شیشه ماشینم رو تیره کردم به همین خاطر و مزاحمتها کمتر شده. هر وقت پلیس گیر میده براش توضیح میدم و بیخیال میشه.
* تقریبا غیر ممکنه که زن باشی، تو ایران رانندگی کنی و حداقل یک بار این آزارها را تجربه نکرده باشی
* جامعه مردسالار همه فضاهای عمومی رو متعلق به مردان معرفی میکنه. بنابراین اگر به عنوان یک زن جسارت کردید از خونه به مکان عمومی اومدید باید اینقدر آزار ببینید که یا برگردید خونه و یا با این آزارها هزینه تخطی از قوانین نانوشته نظام مردسالار رو بپردازید.
* تو جاده کرمان من پشت فرمون بودم و همسرم کنارم. به ایست بازرسی رسیدیم و پلیس از من سوال نمیکرد و با همسرم که کنارم بود حرف میزد. انگار که من نبودم. خیلی بهم برخورد.
* من یه خواهر داشتم که از خودم بزرگتر بود، تعطیلات نوروزی با دوستاش تو جاده شمال بودن، ۳ تا دختر، یه پرشیا با ۳ تا حیوون میان میگیرن روشون و میرن ته دره!!! و من هنوز دارم واسه نبودنش میسوزم.
* چرا آقایون فکر میکنند هر خانمی ازشون سبقت میگیره مردانگیشون رو تحقیر کرده؟ من ۱۸ ساله دارم رانندگی میکنم. چرا هیچ وقت فکر نمیکنند من هم ممکنه عجله داشته باشم یا کار واجبی دارم؟
* متن خوبی بود و تقریبا تمام خشونتها و تحقیرهایی که خودم موقع رانندگی کشیدم رو شرح داده. یکی از دوستان من توی مسیر شب به سمت هشتگرد به اشاره کوچیک ماشین مزاحمان به سپر، منحرف شد و پنج تا معلق خورد. آزارگرها خیابان را ارث خودشون میدونند و اگر بخوای ازشون سبقت بگیری انگار مردانگیشون رو زیر سوال بردی.