در نوامبر سال دو هزار و پانزده زنی به نام میرابل جونز در سانفرانسیسکو به مدت هشت ساعت درون محفظهای شیشهای قرار گرفت که از سقف آن تیغها و بادکنکهایی آویخته شده بود. همزمان در اطراف محفظه صداهایی ضبطشده از متلکپرانیهای مردان پخش میشد. جونز پس از این اجرا گفت که مردان زیادی به او خیره شده و درباره بدنش نظر دادند. و همینطور درباره اینکه حق اوست که این واکنشها را ببیند یا نه، صحبت میکردند.
هدف اصلی از این اجرا آگاهیبخشی درباره آزارهای خیابانی و باورهای نادرست در این زمینه بود. از جمله به چالش کشیدن این باور غلط که متلکپرانی محدود به قشر و طبقه خاصی است. میرابل در خلال همکاری با انجمن هولابک که با آزار خیابانی مبارزه میکند، فهمید که بسیاری از مردان حق خود میدانند که وقتی زنی توجهشان در خیابان جلب میکند چنین واکنشهایی را خطاب به او نشان دهند. او همچنین متوجه شد چنین رفتارهایی زنان را دچار تروماهایی چون احساس عدم امنیت و ترس از بیرون رفتن به تنهایی میکند و خیابانهای سانفرانسیسکو و یا نیویورک را برایشان هراسناک میسازد. البته میرابل حقیقت تلخ دیگری را هم به ما یادآور میشود. اینکه عده بسیاری از ترس سرزنش شدن و مقصر شناخته شدن، سکوت میکنند.