دیدبان آزار

آزار دیده‌ام - 3100

سال اخر دانشگاهم بود و واحد زیادی برداشته بودم دوست نداشتم یه سال دیگه هم از خانوادم دور باشم. بنابراین اکثر روزهای هفته از صبح تا پنج و شیش عصر دانشگاه بودم. یه روز که حالم خوب نبود و یکی از کلاسامم تشکیل نمیشد تصمیم گرفتم برگردم خوابگاه و متتطر تشکیل کلاس اخرم نشدم. یه مسیری رو باید پیاده می رفتم بعد اتوبوس ها رو سوار میشدم و میرفتم خوابگاه. سر ظهر بود و منم تنها بودم. یهو یه وانت اومد کنارم واستاد و یه ادرسی ازم پرسید. سرمو برگردوندم که بگم کوچه پایینیه دیدم شلوارش و توی ماشین دراورده و داره با آلتش بازی میکنه. نمیدونستم باید چیکار کنم ترسیده بودم و فرار کردم به سمت خیابون جایی که شلوغ تر باشه. می ترسیدم که پیاده شه و بخواد به زور من و سوار ماشین کنه. خیلی حالم بد بود. حالت تهوع و اضطراب داشتم. به خودم که اومدم دیدم نصف راه رو دوییدم. بعد که ماجرا رو تعریف کردم فهمیدم برای دوستانمم پیش اومده و واقعا تأسف خوردم. یکی از دوستام تعریف میکرد که وقتی اینجوری شده به پلیس زنگ زده و پلیس کمکی نکرده و فقط گفته خانم اگر شکایت دارید بیایم! من متعجب تر از پیش شدم وقتی این حرف و شنیدم. یعنی یه دختر تنها که برای پیشرفت خودش و رسیدن بع ارزوهاش مجبور شده شهر دیگه ای درس بخونه حتی حمایت پلیس رو هم نداره. مثلا شهر مذهبی هم بود و همه مردمش ادعا میکردن خیلی پاکن.


نوع آزار:




واکنش:
تاریخ: 1394/02/15
محدوده زمانی: 14 تا 19 بعد از ظهر
جنسیت آزار دیده: زن
محدوده سنی: 18 - 25

استان: خراسان رضوی
شهرستان: -
آدرس محل: خیابان رضوی