ساعت ملاقات بود. خانواده و فامیل تخت بغل آمده بودند. دختر 12 13 ساله ای با شلوارک روی لبه تخت بغل نشسته بود. مردی حدودا 15 30 ساله از فامیل همانطور که با مریض صحبت می کرد، پاها و رانهای دخترک را کاملا می مالاند. دخترک هم خجالت زده و مستاصل بود. بعد چند دقیقه دختر از تخت پایین آمد که بیشتر مورد آزار قرار نگیرد، ولی فامیل آزارگر او این بار دست بر شانه او انداخت سپس دستش را از رو شلوارک داخل باسن دخترک کرد. دختر هم به آن طرف تخت و جلوی مادرش رفت تا در امان باشد. :(