در خیابان قدم میزدم مرد نسبتا جوان عینکی ریشو در یک ماشین پراید از من پرسید :"بالا کجا میره؟". ابتدا فکر کردم ادرس میپرسد و توضیحاتی دادم سپس اصرار کرد :"شما که دارین بالا میرین بشنید تو ماشین با هم بریم من فرد با شخصیتی هستم" درخواست او را رد کردم ولی باز اصرار کرد من که همچنان تصور میکردم ادرس جایی را میخواهد سعی کردم او را راهنمایی کنم. در نهایت گفت:" میشه بشنید تو ماشین ها کنید من دهنتونو بو کنم." اینجا متوجه شدم او قصد ازار مرا دارم از فرط ترس و عصبانیت فقط توانستم مکان را ترک کنم حتی به ذهنم نرسید شماره پلاک اورا بردارم و فقط به مسیرم ادامه دادم تا از او دور شوم. به من اسیبی نرسید ولی این فرد هنوز در این محله است و قصد ازار و اذیت دیگران را دارد نمیدانستم چه کار کنم شماره پلاک او را برنداشته بودم. یاد دیدبان ازار افتادم و به نظرم امد تنها کار ممکن منتشر کردن این واقعه است