شوخی دستی زیاد بود تو مدرسمون ولی یه دختره بود سال اول دبیرستان، اون دهنمو سرویس کرده بود. روزی ده بار انگشتم میکرد. دنبالم راه میافتاد با خودکار یا خط کش. هر چی هم میگفتم خوشم نمیاد جری تر میشد. خدا رو شکر سال بعد دیگه نبود مدرسه مون. ولی احساس امنیت نداشتم تا مدتها نسبت به پشتم، انگار هر آن ممکنه غافلگیر بشم.