از این افرادی بود که آشغالها رو جدا میکنند. بار خیلی خیلی بزرگی روی دوشش داشت. اومد به من گفت سینهت رو ... . واقعا دلم نیومد سرش داد و بیداد کنم ولی خندم گرفت. بهش گفتم: برادر من تو به این سختی بار جمع کردی، کمرت 90 درجه خمه بعد بازم ولی از متلک گفتن نمیگذری. اول انکار کرد بعد عذرخواهی کرد و رفت.