دختر مانتویی دانشجوی رفسنجان بودم، کلاس دانشگاه تمام شد، در راه رفتن به خوابگاه، حدود ساعت سه بعدازظهر در پیاده رو تنها بودم خیابان خلوت بود و متوجه لمس باسنم شدم برگشتم و فحش دادم که پسر روی موتور بود و موتور خاموش در تعقیب من بود تا داد و بیداد کردم سریع روشن کرد و صحنه را ترک کرد. یک بار دیگر هم در همین ساعت و حوالی آلت تناسلی خود را بیرون آورد و دنبالم کرد.