سلام، دیروز حیران بودیم و پیاده شدیم یه جا عکس بگیریم، بغل یه کانکس وایستادیم و شروع کردیم به عکاسی، من موقع عکاسی شالمو انداختم تا بیشال عکس بگیرم، یه پسره از اون کانکس اومد بیرون و شروع کرد به الفاظ بد گفتن و به ما گفت «ج...» من چون به این چیزا عادت ندارم گفتم مادرته. بعد همینجوری خیره موند بهم و گوشیشو با تمامه زور پرت کرد بم. منم شروع کردم به فحش دادن، هرچی فحش بلد بودم گفتم بهش! بعد میدونید چیکار کرد؟ اومد منو زد! من دندانپزشکی میخونم نمیتونستم تحمل کنم. رفتم هرچی سنگ ریز بود ورداشتم زدم بهش! با فحشو اینا. پسره رفت بزرگترین سنگو ورداشت و بم حمله کرد (با قدرته تمام بم زد) من جا خالی دادم(که اگه نداده بودم 100٪ زنده نبودم) بعد مادرش اومد بردش. حالا در آخرم بماند که مادرش کلی فحشای رکیک میداد که شما برید گم شید خارج از کشور واسه اینکارا و من فقط متاسف شدم واسه این بدبختا و از همه بدتر که تو کوچه و خیایونا پره از اینا.
نوع آزار:
واکنش:
تاریخ: 1397/05/14
محدوده زمانی: 14 تا 19 بعد از ظهر
جنسیت آزار دیده: زن
محدوده سنی: 18 - 25
استان: اردبیل
شهرستان: اردبیل
آدرس محل: جاده اردبیل آستارا-جاده حیران-بعد تونل-بعد اولین پیچ نزدیک دومین کانکس