دیدبان آزار

آزار دیده‌ام - 437

از مدرسه برمیگشتم، اتوبوس خلوت بود و با دوستم مشغول صحبت بودم. با پیاده شدن دوستم تنها شدم. مردی که چند ردیف جلوتر نشسته بود، بلند شد و کنار من نشست. شروع کرد به مالیدن بدنش به بدن من. کمی از او فاصله گرفتم. باز هم خودش را به من نزدیک کرد و در حالی که آلتش را با دستش تحریک میکرد، با دست دیگر بدن مرا لمس کرد. این کار را به مدت نزدیک به 10 دقیقه به آرامی انجام می‌داد. من مدام از او فاصله می‌گرفتم، اما او دوباره خودش را به من میچسباند و دستش را دور کمر من انداخته بود. نفسم بند آمده بود، جثۀ نحیفی داشتم و هیکل آن مرد که بیش از 40 سال داشت خیلی از من بزرگتر بود و هیچ کاری نمیتوانستم انجام بدهم. مسافر دیگری که در صندلی بغلی نشسته بود، صحنه را دید، اما به جای آنکه از من حمایت کند یا اعتراضی بکند، بلند شد و ردیف پشت سر من نشست تا آن صحنه را بهتر ببیند! اتوبوس در یک ایستگاه دور از منزل ایستاد و من خودم را از دستش رها کردم و پیاده شدم. تمام طول مسیر را تا خانه گریه کردم، در حالی که تصور میکردم آن مرد مرا تعقیب میکند. این ماجرا در سنین نوجوانی برایم من اتفاق افتاد و به قدری مرا شوکه کرد که به مدت طولانی قرص اعصاب مصرف میکردم و نزد روانپزشک میرفتم. هرگز نتوانستم این ماجرا را به خانواده ام یا حتی به روانشناس توضیح بدهم و مجبور بودم داستانی دروغین سرهم کنم. تمام زندگیم به خاطر این دست درازی تحت تأثیر قرار گرفت و حتی اکنون هم که 14 سال از آن گذشته همچون کابوسی رهایم نمیکند.


نوع آزار:




واکنش:
تاریخ: 1382/08/12
محدوده زمانی: 11 تا 14 ظهر
جنسیت آزار دیده: مرد
محدوده سنی: زیر 18 سال

استان: کرمانشاه
شهرستان: کرمانشاه
آدرس محل: کرمانشاه، بلوار تاقبستان، داخل اتوبوس شرکت واحد