بعد از ظهر استخرای عمومی دولتی خیلی خلوته، معمولا گروههای زنهای سن بالا میان، معمولا هم تو کم عمق هستن. همیشه متوجه نگاه خیره شون به جوونترا چه موقعی که از آب در میان چه موقع لباس عوض کردن شده بودم. یه بار یکی شون صدام کرد: خانومم یه دقیقه بیا اینجا کارت داریم. رفتم دورم حلقه زده بودن سؤالای الکی میپرسیدن، بعد همونی که صدام کرده بود گفت چه پوست خوبی داری هی به بازوهام دست کشیدن، یکیشون کمرمو گرفته بود، در مورد مایوم و سایزم پرسیدن، بعد خیلی جدی مثلا دارن چک میکنن شروع کرد به چک کردن سایز سینهم اونی صدام کرده بود یهو سینههامو گرفت منم در رفتم. فردای همون روز، بین کم عمق و پر عمق وایساده بودم شیرجه بزنم، پشتم به کم عمق بود. همون زنه از پشت انگشتشو داخل باسنم فرو کرد، همهشون خندیدن، می خواستم تعادلمو از دست ندم، سعی دستشو تو مایوم کنه افتادم تو پر عمق. حس می کردم مورد تعرض و تجاوز جنسی قرار گرفتم. دیگه بعد از ظهر ها استخر نمی رم.