در پارکى با او آشنا شدم و از او خوشم آمد. باهم داشتیم قدم میزدیم که سر از یکجاى خلوت و دنج درآوردیم. در تاریکى و زیر یک درخت، مرا وادار به اورال سکس برایش کرد و در دهانم به ارگاسم رسید. دست آخر نیز گوشى موبایلم رو ربود و فحاشى کرد که با التماسهاى من، گوشى را مسترد کرد. آچمز ماندم و بخاطر ترس از تبعات قانونى نتوانستم به هیچ کجا شکایت ببرم و هنگام فرار از او نیز به دلیل پرش از بلندى، مچ پایم مو برداشت.