در دبیرستان نمونه دولتی ما سه سال دبیر ادبیات کلاس داشتیم. سال هفتم شوخیهای جنسی میکرد اما کم بود. تو مدرسه همه معلمها شوخی جنسی میکردند ولی این یه کم بیشتر از بقیه. گاهی وقتی میرفتیم درس جواب بدیم. دستش رو میاورد لای پاهامون. به صورت گروهی میاورد پای تخته و شروع میکرد به تعرض به کسی که نزدیک میزشه و همینجور به ترتیب پیش میرفت. و همه رو دستمالی میکرد. سال هشتم شوخیها خیلی زیاد شد و بدترین خاطرهم هم اینه که یه بار که خوب جواب دادم با دستاش لبام رو غنچه کرد و بوس کرد جلوی همه بچه ها. این رفتارش با همه بچه ها بود، بیشتر با بچه های بدون ریش هی به شلوار و لباس آدم کار داشت میخواست دست درازی براش راحت بشه این رفتارش همیشه بود سرکلاس سر امتحان و... . اون سالها داشت افشاگری میشد از معلمان متجاوز ولی ما نتونستیم همبستگی داشته باشیم و این رو افشا کنیم.