هنگام سوار شدن به تاکسی برای رفتن به خانه بودم،چندپسرجوان کنارماشینشان نزدیک تاکسی ایستاده بودند،که شروع کردند به متلک گفتن وپیشنهاد سوارشدن و...من اعتراض کردم و مردان حاضردیگر من رابه سکوت و رفتن تشویق کردند.وقتی بحث کردیم،به من گفت اگر دوست نداشتی مورد آزار قرار بگیری،اینجوری تیپ نمیزدی!!!من داشتم از سرکار برمیگشتم.وقتی با پلیس تماس گرفتم فرارکردند و پلیس هم گفت بهترهست رنگ های تیره بپوشی.اینجا جهنم است و کسی هم کاری از دستش برنمی آید.این اولین باری نبود که من درآنجا مورد آزارقرارمیگرفتم.به دلیل تردد هرروزه ام ازآنجا برای رفتن به محل کار،چنین تجربیاتی تقریبا هرروز درابعاد بزرگتر وکوچکتر تکرارمیشوند.