یک مرد همراه با دوستش از کنارم رد شد، خم شد و در گوش من زمزمه کرد و رد شد، برگشتم صداش کردم داد زدم آقا، آقا با شمام برا چی به من متلک میگی و هزارو یکحرف دیگه جلوی مردم بارش کردم، سعی کرد با زور و بازو تهدیدم کنه ولی با قدرت هولش دادم و همینکه بقیه تونستن ببینن چه آدمیه برام کافی بود.