حادثه مربوط به حدود دو سال و نیم پیش هست، وقتی که دانشجوی ارشد بودم و به خاطر کلاس 9 صبحم باید صبح زود سوارتاکسیهای مسیر کرج به انقلاب میشدم، اونروز یه کم دیرم شده بود، توی ماشین همراه با سه مرد دیگر بودم اما زمان نداشتم که برای ماشین دیگهای صبر کنم، کسی که صندلی جلو نشسته بود هم جاشو به من نداد، خسته بودم و خوابم برد، با احساس لمس شدید سینم بیدار شدم، وقتی متوجه شدم سرش داد زدم و اون دیگه بهم دست نزد، اما هیچکس در اون ماشین به اون مرد اعتراض نکرد! حتی نپرسیدن چرا سرش داد زدی، اصلا براشون مهم نبود