هنگام رفتن به سوپر مارکت با این که حتی آرایش هم نداشتم و با ظاهری کاملا ساده بودم، مردی حدودا 40 ساله تو ماشینش بود اول ازم آدرس پمب بنزین پرسید، بعد اومد گفت میشه خواهش کنم وقتون رو بگیرم. جوابش رو ندادم رفتم داخل سوپر مارکت دیدم پارک کرد اومد تو! همش دنبالم بود بعد الکی چیزی خرید رفت. بعد از 10 دقیقه میخواستم که خارج بشم دیدم دم در وایستاده، به صاحب مغازه قضیه رو گفتم. گفت تو برو ما حواسمون هست تا خونه میایم پشت سرت. دوباره بیرون اومد چیزی بگه داد زدم مزاحم نشید که یه آقایی باهاش شروع به دعوا کرد و من سریع رفتم!