داشتیم از کارورزی برمیگشتیم. 4 نفر بودیم. راننده سرویس گوشیش در دسترس نبود. رفتیم سر میدون وایسیم که پیداش کنیم. زیر پل یه مردی دستش توی شلوارش بود و خودارضایی میکرد. دوستم خیلی ترسیده بود به قدری که میگفت امکان داره غش کنه. اونجا محله خیلی بدیه. کسی اگه شاهد آزار کسی دیگه باشه نه تنها جلوشو نمیگیره بلکه تشویق میکنه یا میخنده. این آقا پشت سر ما میومد و همچنان دستش توی شلوارش بود و خیره ما رو نگاه میکرد. هر چهارتاییمون واقعا ترسیده بودیم. آخر هم رفت پشت یه درخت وایساد و ما رو نگاه میکرد و به کارش ادامه داد.