نگاههای خیره و طولانی تجربه یکی دو تا هم نیست. چادری و پوشش صد در صد هستم حتی یه وقتایی چهرهمو میپوشونم. بار ها به کرات مورد آزار قرار گرفتهام از کارمند بانک ... گرفته که با نگاههای خیره و مریضش اعصابمو خورد کرد تا یه مردی که حدود 40 50 ساله بود و در نظر عامه مردم متشخص میاد که تیکه کلامی انداخت. تجربه دست درازی رو دو بار به صورت خیلی بد دارم. امکان نداره بیرون برم حتی تا سرکوچه و حداقل با نگاههای خائن و مریض و خیره رو به رو نشم. حداقل در کوتاهترین مسیرها که تا سر کوچه باشه با یه مورد اینچنینی برخورد میکنم. به همین دلایل و اینکه تحمل این بیاحترامیها و این ذلیلی رو ندارم تصمیم گرفتم دانشگاه نرم و الان تو خونهام. خانواده متشخص و خودم هم از لحاظ علمی موقعیت خوبی داشتم اما با این وضع نمیدونم چی کار کنم. فرض کن اصلا تمام تلاشمو کردم اینها رو به حداقل برسونم و مسیر خونه تا دانشگاهو برم بیام بعدش چی؟! این رشتهای که من میخونم جوری نیست که فی ذاته مفید باشه مگر این که ازش کاربردی استفاده کنم که در این صورت از خونه باید بیام بیرون که کار کنم حالا به هر طریقی چیزی که مسلمه نمیتونم با تو خونه خودم حبس کردن زندگی کنم. اون جاهلهایی هم که فکر میکنن لابد رفتار تحریک آمیز دارم یا مثلا بر و روی خاص دارم یا مثلا چادر میپوشم اما جلوش بازو مثلا نصفه موهام بیرونه و ......... نه خیر! هیچ کدوم نیست. موجه ترین حالات ممکن رو دارم. خدا لعنت کنه اونایی که هر موقع یه آزار پیش میاد میگن کرم از خود درخته! یا مثلا خود دختره پوششش خوب نبوده. به ولله اینطور نیست که کسی که متین و پوشیده کامل و محجبه و چادری باشه مورد آزار قرار نگیره. نمونهش خودم. خدا لعنت کنه منو اگر دروغ بگم امام حسین(علیه السلام) منو لعنت کنه اگر دروغ بگم.