یه پسر جون بود پر تاتو و پرسینگ فکر میکرد خیلی خفنه اول اومد یه نخ سیگار خواست از من و دوستم ما در حالی که سیگار دستمون بود گفتیم نداریم اصرار کرد و همونجا سر میز ما تو پارک ایستاد و یه جورهایی میخاست به زور از مون سیگار بگیره عصبانی شد از اینکه دوست نداریم مال مون رو باهاش تقسیم کنیم شروع کرد به لاس زدن گفتم نمیخام باهات لاس بزنم و الان از سر میز من برو لطفا که دعوا شد فحش و فش کاری ما به پلیس زنگ زدیم و مکان مون رو گزارش دادیم یارو رو دو نفر رهگذر کمک کردن به من و دوستم بردند از پارک بیرون ما یکساعت دیگه هم اونجا نشستیم تا پلیس بیاد و ما با خیال راحت تری بریم خونه پلیس اصلا نیومد و چند ساعت بعد از پیگیری زنگ زدند ما گفتیم هیچ پلیسی نیومده ولی براشون مهم نبود فقط از سر وظیفه تلفن کرده بود.