در حال ورود به کوچه مردی با ظاهر نسبتا شلخته و شبیه کارگرا شروع به سو کشیدن کرد و صداهای غیر عادی پشت سر من دراورد. برگشتم نگاهش کردم و دیدم دستش روی آلتش هست و داره میماله از روی شلوار. به سمتش دویدم و شروع به مشت زدن به بدنش و داد و فریاد زدن کردم. وارد کوچه شد و با این وجود با لبخندی به من اشاره کرد ک بیا داخل کوچه. مجبور شدم مسیرم رو عوض کنم و از خیابان اصلی برم. توی راه با پلیس تماس گرفتم و به من میگن که ما گزارش شما رو ثبت کردیم. ولی هیچ پیگیری نشد و فقط اعلام کرد که ثبتش کردن. از مغازه دارها پرسیدم که کجا رفته که تا حضور پلیس یجوری نگهش دارم ولی کسی به من اطلاعی نداد. از جزئیات ماجرا پرسیدن و وقتی براشون توضیح دادم عکس العمل و ناراحتی من خیلی عجیب بود واسشون. گویا فکر میکردن که یه دختر باید در برابر این مزاحمت ها سکوت کنه نه اینجوری داد و فریاد کنه و جار بزنه.