تو راه برگشت از کلاس کنکور بودم ساعت حدودای یازده صبح بود و چون فاصله کلاسم تا خونه دو تا کوچه بیشتر نبود پیاده میرفتم. صدای موتوری رو شنیدم که بهم نزدیک میشد. خودمو تا حد امکان به دیوار چسبوندم ولی کاملا منو از پشت لمس کردن و من تا به خودم بیام از اونجا رفته بودن. متوجه دوربین توی کوچه شدم و کاش جرئت و آگاهی که الان دارم رو اون موقع داشتم.