ساعت 7 غروب وقتی از محل کارم بیمارستان خارج شدم و تصمیم به عبور از عرض خیابان را داشتم احساس کردم که راننده داخل ماشین نگاه های منظور دار به من انداخته است . خیابان به دلیل ترافیک سنگین مسدود بود.زمانی که خواستم از جلوی ماشین این شخص بگذرم اجازه عبور نمیداد که در نهایت صدای خود را بالا بردم و بامشت زدن بر کاپوت ماشین مانع از ازار او شدم. احساس به شدت بدی داشتم.