شرح واقعه: ساعت 8 و 20 دقیقه بود با مامانم برای خرید اومدیم بیرون. یهو حس کردم کسی خیلی ریلکس دستشو گذاشت تو دستم. من قبلا هم آزار دیده بودم یا سکوت کردم یا نتونستم تو شلوغی طرفو پیدا کنم‌یا ترس داشتم . دفعه ی قبل به خودم قول دادم دیگه هیچوقت سکوت نکنم حتی اگه قرار باشه کتک بخورم یا کارم به پاسگاه بکشه چون از اینکه همش دارم نقش قربانی رو بازی کنم خسته شدم و از خودم متنفر بودم. خلاصه همین که دستشو حس کردم یه نیشگشون محکم از بازوش گرفتم و حلش دادم و شروع کردم جیغ زدن و فحش دادن که اطرافم کم هم شلوغ نبود فقط نگاه کردن. طرف هم پررو پررو وایساده بود قیافه مظلوم گرفته بود میگفت چی کردم؟! منم هر چی دلم خواست جیغ زدم و فحش دادم. با این حال بازم از رو نرفته بود و تازه بهشم برخورده بود که من اینجور باهاش رفتار کردم. اما اطرافیان و کسانی که میدیدن اون بین فقط مامانم بود که ازم حمایت کرد و در مقابل مظلوم نمایی طرف گفت خفه شو منم دیدم و اونم فحش داد بهش تو این گیرو دار ک من عصبانی بودم و داشتم جیغ میزدم یه آقایی حدود 50_60 ساله دقیقا هم وایساده تو نقطه دید من هی با چشم و ابرو و لب گزیدگی اشاره میکرد که چیزی نگو. منم رفتم نزدیکش گفتم بعدی دختر شماست بعدی خانم شماست ساکت واینسید و اون طرف هم تو گیر و دار در رفت و فقط خدا میدونه ک بابتِ چیزی که بودم و سکوتی ک نکردم چقدر از خودم راضی و خوشحالم و چقدر ب خودم افتخار میکنم هرچند کسی از من حمایت نکرد. اون آخرام یه آقای دست فروش گفت چی شده؟ و جوابشو ندادم. تو دلم گفتم اگه میخاستی حمایت کنی همون موقع میپرسیدی الان پرسشت فقط واسه فضولیه و بدرد من نمیخوره بیماران جنسی فقط افرادی نیستن که دستمالی میکنن. هر کسی که به حریم شخصی ما تجاوز کنه متجاوزه، میخاد دستمونو بگیره میخاد تعرض کنه هیچ فرقی نداره!!!