شرح واقعه: من یک زن 30 ساله هستم که صبح ها برای پیاده روی از خانه بیرون میرفتم با پوششی کامل و‌ساده و برای چندین دفعه شاهد آزار خیابانی بودم. یک مرد جوانی بود که بنظر میومد کارگر ساختمانیه یک روز در میون پشت شمشاد های پیاده رو پنهان می‌شد و به محض رسیدن من می‌پرید بیرون در حالی که شلوارش رو پایین کشیده بود و آلتش در دستش بود و من داد و بیدار کردم و زود فرار کردم بعد از اون اتفاق ها پناه بردم به استادیوم ورزشی با اینکه مسیرش برام دورتر بود ؛ اونجا هم از آزار جسمی و کلامی در امان نبودم. حتی یک دفعه یک آقا رو دیدم که توی ماشین نشسته بود و در ماشین باز بود و در حال خود ارضایی بود. اینطوری بود که قید ورزش کردن و پیادروی رو زدم تا جسم و روحم بیش‌تر از این آزار نبینه. به امید روزی که امنیت داشته باشیم