با یکی از دوستام رفته بودیم خرید و مسیر خیلی شلوغ بود. به جایی رسیدیم که یکم فضا باز تر شد راحت میشد حرکت کرد بدون برخورد. دوستم جلوی من حرکت میکرد و از دور دیدم یه مرد بهم خیره شده و لبخند میزنه، توحهی نکردم. وقتی رسید به من جوری از کنارم رد شد که بدنش کاملا به من کشیده شد و منی که همیشه مقابل ازارهای خیابانی می ایستم و جواب می دم، خشکم زد و شوکه شدم و چند ثانیه نمیتونستم از جام تکون بخورم یا حرف بزنم...