یه روز داشتم با دوستم به خرید میرفتم، پیاده رو خیلی شلوغ بود و یه آقایی که از جلو داشت میومد خیلی بد به باسنم دست درازی کرد. پیاده رو انقدر شلوغ بود که نتونستم هیچ کاری بکنم. برگشتم عقبو نگاه کردم دیدم اونم برگشت و نگاهم کرد و یه لبخندی زد بعدشم به سرعت دور شد.