قبل از 8 صبح بود برای رسیدن به محل کارم سوار تاکسیهای خطی مستقر در مترو صادقیه شدم. آقایی بلافاصله بعد از من سوار شد که سیگار میکشید اعتراض کردم که شروع به فحاشی و خشونت کلامی کرد و البته من هم سعی کردم بدون خشونت و اهانت پاسخ بدهم در تاکسی جز من همه آقا بودند ولی هیچ یک در دفاع از من سخنی نگفتند. این آقا وقتی پیاده شد حرفی توهینآمیز گفت، درست این وقت را برای آن سخن انتخاب کرده بود که بیشتر تحقیرم کند. گفت امیدوارم شبهای دیگهات به بدی دیشب نبوده باشد. باز هم هیچ یک از آقایان و حتی راننده هیچ حرفی نزدند هنوز بعد از این سالها وقتی آن سخن و حالت پیروزمند چهره آن مرد را به یاد میآورم بر خودم میلرزم. آزارهای کلامی و حتی لمسهای آزار دهندهای را تجربه کردهام ولی هیچ یک به بدی آن نبود. آن اتفاق را هیچگاه فراموش نمیکنم.