از مدرسه برمیگشتم. تو حاشیه پارک نزدیک خونهمون آقایی با آلت بیرون ایستاده بود و زل زده بود به من. شک شدم و قدمامو تند کردم. خونه که رسیدم شروع کردم گریه کردن. مامانم پرسید چی شده بهش گفتم. زنگ زد پلیس، گفتن ما بیکار نیستیم نیرو بفرستیم محل که کشیک بدن. هر موقع این اتفاق افتاد همون لحظه زنگ بزنین ما میام! دو بار دیگه هم این اتفاق برام افتاده بود. یه بار موقع آدرس پرسیدن یه آقایی تو ماشینش. یه بار هم که منتظر سرویسم بودم یه آقا تو پیادهرو واساده بود با آلت بیرون!
هر سه بار با فرم مدرسه بودم!!!