اون موقع ها خانه ها حمام نداشتند و در شهر از حمام نمره استفاده می کردیم.
و همونطور که اونایی دیدن می دونن که ساعت زن و مرد یکی بود. اما قسمت ترسناک ماجرا این بود که در حمام ها قفل نمی شد. حتی کامل بسته نمی شد.
با اینکه به ندرت پیش میومد مردی مزاحم بشه و شاید برای خیلیا پیش هم نیومده بود، با این حال استرس وجود داشت.
بدتر اینکه اون موقع به ما یاد نداده بودن جیغ و داد کنیم، حتی یه بار یه پسر کاملا برهنه وارد حمام من شد و همینجور جلو میومد و منم شوکه بودم نمی دونستم چی کار کنم.