باید مسیر تبریز به کلیبر رو میرفتم. توی تاکسی عقب نشستم به همراه یه مرد مسن و یه پسر حدود 20ساله. آقا میون راه پیاده شد و من و اون پسر تنها عقب ماشین نشسته بودم. تو گوشم هدفون بود ولی موزیک پخش نمی شد از صدای دوربین گوشی برگشتم سمت پسره و دیدم ازم عکس گرفته و داره خودشو میماله. سعی کردم به روم نیارم ولی متوجه شدم چند باری دستش رو به سمتم دراز میکنه و قصد دست زدن به بدنم رو داره. دیگه نتونستم منفعل باشم ولی جسارت اعتراض کردن رو نداشتم. من چون همیشه توی سفرم و تجهیزات زیادی همراهم دارم همیشه تو کیف دستیم چاقو ضامن دار دارم پس چاقو در آوردم و به سمتش نشونه گرفتم که با دیدن چاقو ترسید و از مالیدن خودش و دست درازی دست کشید.