حوالی ساعت 8:30-9 صبح بیرون کار داشتم و با مادرم تو پیاده رو داشتیم میرفتیم یه آقای خیلی مسن که ملبس هم بود و عبا و عمامه هم داشت جلوی ما بود، از کنارش گذشتیم همین که رسیدم جلوش با صدای نسبتا آرومی که فقط ما میشنیدیم الفاظ زشتی رو تکرار کرد ما خیلی شوک شده بودیم بیشتر از اینکه یه عالم دینی همچین کاری رو کرده و سریع مسیرمونو عوض کردیم، خیلی ناراحتم که چرا تو اون لحظه نتونستیم چیزی بگیم☹️