شرح واقعه: شش هفت سال پیش تهران دانشجوی کارشناسی ارشد بودم و یه روز با دوستم رفتیم بازار تهران که خرید کنیم. مثل همیشه پیاده رو نزدیک مترو پر آدم بود. اون موقع یادمه زمستون بود و من پالتوی ضخیمی تنم بود. یهو توی شلوغی از روی اون همه لباس حس کردم نفر عقبی داره دستش رو فرو میکنه لای باسن من. یعنی این قدر واضح و شدید این کارو کرد که فرو رفتن یه دست رو از زیر اون همه لباس واضح حس کردم. نگاه کردم دیدم یه پسر خیلی جوون حدود بیست سالست. میدونین اون موقع دیگه بچه نبودم که سرمو بندازم زیر و هیچی نگم، قبلاها همین کارو میکردم ولی این بار با تمام وجود سر پسره داد زدم و با کیفم تا خورد زدم توی سرش... مردم دورمون حلقه بسته بودن و دوستم داشت منو میکشید که بیا بریم و شلوغش نکن. من گفتم تا آبروی این مردک رو نریزم ول نمیکنم. پسره عین موش شده بود. فک نکنم دیگه جرات کنه راحت چنین کاری رو بکنه. موقعی که کسی بهتون آزار رسوند بر خلاف عرف عمومی که میگه سر تو زیر بنداز و ندیده بگیر تا میتونین سر و صدا کنین. آزار گر ها خیلی از اینکار میترسن.. اون موقع ها اسمارت فون اون قدر رایج نبود. ولی الان که هست فیلم بگیرین ازشون. افشاشون کنین.. گور بابای هر کی میخواد قضاوت کنه و بگه کرم از خودتونه. از خودتون و بقیه خانم ها دفاع کنین.