روز یکشنبه 3 آذر ماه حوالی 2 بعداز ظهر، زمانی که درحال رفتن به دنبال خواهرم و منتظر تعطیل شدن مدرسهاش بودم درحال رد شدن از عرض کوچه ماشینی کنارم ترمز زد و صدایم کرد، با تصور اینکه یکی از اولیای دانش آموزان یا سرویس مدرسه هست برگشتم تا به او پاسخ دهم که شروع به زدن حرف هایی رکیک کرد، درحالی که شیشهی ماشین پایین بود و فرد مذکور که از کمر به پایین لخت پشت ماشین نشسته بود با نمایش آلت تناسلی خود، خود ارضایی میکرد و همچنان به حرف های رکیک و اروتیک ادامه میداد و سعی داشت داخل ماشین شوم، سریع روی خودم را برگردانده و بلند شروع به داد زدن کردم که نامبرده متواری شد.
درحالی که شوکه شده بودم و دستم از شدت عصبانیت درحال لرزش بود و از شدت شوک عصبی بی اختیار اشک میریختم شماره پلاک ماشین جوان بیمار که به نظر نمیرسید بیش از 30 سال داشته باشد را برداشتم...
کوچه خلوت بود و یک خانم تقریبا مسن در حالی که شاهد ماجرا بود شروع به آرام کردن من و نفرین رانندهی بیمار کرد... !
به سرعت با پلیس تماس گرفتم تا بعد از نیم ساعت بلأخره یکی از اپراتور ها پاسخگو شد، شماره پلاک ماشین فرد مذکور و اتفاق رخ داده را به پلیس گزارش کردم که کردند که نمیتوانند اقدامی انجام دهند!