در تاکسی نشسته بودم که راننده اقایی را سوار کرد اقا کنار من نشست بعداز چند دقیقه چیزی را روی پام احساس کردم و وقتی کیفم رو از روی پام برداشتم دستش رو دیدم اون اقا که متوجه شده بود ک من دستش را دیدم سریعا دستش رو ورداشت و خودش را جمع کرد من فقط به او تذکر دادم که جمع تر بنشیند اما دوباره این کار را تکرار کرد و من واقعا عصبانی شده بودم و به او کاملا جدی تذکر دادم اما اون اقا طوری وانمود کرد که کاری با من نداشته و این تنها حساسیتی از جانب من بوده است