دیدبان آزار

یادداشت

  • «آهو» سخن نگفت

    «آهو» سخن نگفت

    سوزان کریمی: در همایش سالانۀ دیدبان آزار، سبا معمار بر پدیده‌ای نام گذاشت که شاید مدت‌ها نیازمند نامیدنش بودیم: اندیشمرد. می‌توان گفت این نام به کسی، احتمالاً فارسی‌زبانی، اطلاق می‌شود که کار فکری می‌کند و چیستی این کار فکری از مرد بودن او جدایی‌ناپذ...
  • «سیستم قیمومیت کودتا علیه زنان است»

    زنان کرد در صف اول مبارزه برای حقوق مدنی در ترکیه

    «سیستم قیمومیت کودتا علیه زنان است»

    مهتاب محبوب: پس از مقاومت دلاورانه زنان روژاوا در مقابل داعش در سال ۲۰۱۵، تصویر زنان چریکِ کورد راه خود را به تخیل سیاسی بسیاری از نیروها نه‌تنها در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان باز کرد. زنان کورد سال‌هاست به‌عنوان یک نیروی سیاسی موثر در سرزمین‌هایشا...
  • «ما سراپا چشم هستیم»

    برای ویدا ربانی

    «ما سراپا چشم هستیم»

    مهسا غلامعلی‌زاده: دیروز با دوستِ تازه‌ای داشتیم از تفاوت واکنش‌ها به تجربه‌ زندان می‌گفتیم. می‌گفت: «من همه چیز را فراموش کردم. عامدانه. گویی که نبودم. گویی که ندیدم. همان‌جا هم که بودم انگار نبودم. گوشم را می‌دادم به دورترین صدا. دماغم را سرگر...
  • «شاید همه ما در نهان همین دختر علوم تحقیقات هستیم»

    درباره برهنه شدن آهویی دریایی در دانشگاه علوم-تحقیقات

    «شاید همه ما در نهان همین دختر علوم تحقیقات هستیم»

    نویسنده: ناشناس فکر کردن به دختر علوم‌تحقیقات، حس هم‌ذات‌پنداری زیادی به من می‌دهد؛ انگار که او تجلی خشم من است، خشمی که امکانی برای برون‌ریزی نیافت، اما مثل آتش زیر خاکستر باد را انتظار می‌کشد. چیزی نزدیک به ۲۰ سال از اولین ورود من به دانشگاه می‌گذر...
  • سرطان پستان و تصویر بدن؛ اصول و مداخلات درمان فمینیستی

    سرطان پستان و تصویر بدن؛ اصول و مداخلات درمان فمینیستی

    نویسنده: مانیا اکبری متن پیش رو را به‌عنوان یک نجات‌یافته از سرطان پستان به مناسبت ماه اطلاع‌رسانی درباره سرطان پستان می‌نویسم. امید دارم با مشارکت تجربیات زیسته و تحقیقات و پژوهش‌های مرتبط با سرطان پستان، بتوانم اندکی تصویر متحقق‌شدۀ زن‌بو...
  • برای زنده زیستن تا لب گور

    شورش علیه سن‌گرایی در «کیک محبوب من»

    برای زنده زیستن تا لب گور

    سبا معمار: کیک محبوب من داستان زنی ۷۰ ساله‌ است در جست‌وجوی عشق، زنی که به دلیل سن‌وسالش باید قاعدتا نامرئی‌تر از هر زن دیگری باشد و برای همین هم دیدنش روی پرده‌ سینما شگفت‌زده‌مان می‌کند. مهین تنهاست، شب‌ها تا دیروقت سریال‌های عاشقانه‌ می‌بیند ...
  • بیروت بود، روز از نو و روزی از نو

    ترجمه شعری از اتیل عدنان، شاعر لبنانی

    بیروت بود، روز از نو و روزی از نو

    مقدمه ستاره سجادی: درست هنگامی که احساس می‌کردم رنجی که دنیا تجربه می‌کند وضعیتی تکینه دارد، خیلی تصادفی لابه‌لای اخبار کشتار مردم غزه و لبنان در دنیای شبکه‌های مجازی به شعر «بیروت بود، روز از نو، روزی از نو» از اتیل عدنان برخوردم. شعر ناگهان تم...
  • از «من‌هم» تا «ما هم»

    تأملی بر حاشیه و متن افشاگری‌های فعالان زن در افغانستان

    از «من‌هم» تا «ما هم»

    نویسنده: زهرا موسوی متنی که در پی خواهید خواند، معطوف به بحث‌های داغ این روزها در فضای مجازی پیرامون افشاگری‌های شماری از فعالان زن افغانستان از تجربۀ‌ آزار در فضای آنلاین نوشته شده است. این نوشتار ادعایی برای پاسخ به تمام پیچیدگی‌ها و وجوه تاریخی کا...
  • با تبعیض علیه افراد LGBTQ+ مبارزه می‌کنیم

    بیانیه فعالان اجتماعی در مورد مواضع اخیر سازمان نظام روانشناسی و مشاوره

    با تبعیض علیه افراد LGBTQ+ مبارزه می‌کنیم

    اخیراً بیانیه‌ای از سوی سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره ایران درباره کارگاه‌های پیشگیری از خودکشی برای افراد جامعه +LGBTQ منتشر شده است که نه تنها ناقض اصول اخلاق حرفه‌ای است، بلکه در تقابل با یافته‌های علمی و واقعیت‌های اجتماعی است. البته اتخاذ ...
  • مبارزه‌ای برای همه

    تاثیر قیام ژینا در زندگی روزمره مهاجران افغانستانی در ایران

    مبارزه‌ای برای همه

    نویسندگان: شوکا علیزاده و گلی بهاران قیام ژینا سرآغاز تغییرات وسیعی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران شد. بسیاری آن را انقلاب اجتماعی نامیده‌اند، انقلابی که با پیش‌قراولی کوردستان، حساس به ستم سیستماتیک جنسیتی است و در این زمینه تغییراتی را سبب شده است. ...
  • من عشقم را در سال بد نیافتم

    روابط عاطفی از دریچه «زن، زندگی، آزادی»

    من عشقم را در سال بد نیافتم

    نویسنده: تس تاریخ ما مشحون است از عشق­‌های زنان به مردانی که مبارزه کردند، کشته شدند و ستاره‌­ای شدند در ظلمات شب‌های تار اختناق. این عشق برای اکثریت این زنان وجهی سیاسی نیز داشته است؛ انگار که تمرینی باشد برای آزادی، ایستادگی و فداکاری. پوری سل...
  • تنی که در بدن جمعی درد می‌کند

    برای سروناز احمدی در اعتصاب دارو است

    تنی که در بدن جمعی درد می‌کند

    نویسنده: شقایق من تو را ندیده‌ام. یعنی از نزدیک. اما از ژینا که تنش به خاک رفت و ما که به خیابان برگشتیم و تن‌مان که رقصید، دیدمت، اسمت را و گفتنت از بدن جمعی را، که گفته بودی «می‌ارزید»، به این پیوستن، به این جمعیت شدن. آن‌بار خواندم ...
  • پاکسازی آرشیوهای شخصی و تولد سیاه‌چاله خاطره جمعی

    پاکسازی آرشیوهای شخصی و تولد سیاه‌چاله خاطره جمعی

    نویسنده: الهه از تمامی اوهام سرخ یک شقایق وحشی جز چند قطره خون چیزی بجا نخواهد ماند به ع، ش، ن، غ، خ، س که سکوت‌های میان کلام‌های محبتمان ناپدید نمی‌شود این نامه را برایت از خاک کوچه‌های سرد با خون سرخ خود نوشتم تا روید خنده‌ها ز درد   در میانه ...
  • «نه» به‌مثابه قدم‌زدن در خیابان با پاهای یکدیگر

    «نه» به‌مثابه قدم‌زدن در خیابان با پاهای یکدیگر

    نویسنده: ساناز عظیمی‌پور انسان سوگوار تقویم خود را دارد. سوگواری مفهوم خطی زمان را هم می‌زند. سوگوار برای درک معنای زمان سوگواری به جست‌و‌جوی روز و ماه و سال از روی تقویم نمی‌گردد. انگار که بدن انسان سوگوار حوادث را در خود ثبت می‌کند و تقویم خودش را ...
  • تهران، تقاطع بلوار کشاورز و خیابان حجاب

    روایتی از تجمع 28 شهریور 1401

    تهران، تقاطع بلوار کشاورز و خیابان حجاب

    نویسنده: نون برای تعریف‌کردن از آن‌روز و آن خیابان آشنای شهر که حالا با حضورمان بیش از همیشه به ما تعلق داشت، ذهنم مدام می‌پرد. از یک واقعه به واقعه‌ای دیگر، از دی ۹۶ به اسفند همان سال، از فریاد شعاری به شعار دیگر و این‌که گفته بودیم «رهایی حق ماست، ...
  • «دیگر راه برگشت را بلد نیستیم»

    روایتی از 25 شهریور در مقابل بیمارستان کسری

    «دیگر راه برگشت را بلد نیستیم»

    نویسنده: ناشناس دوباره مشت خورده بود توی صورتمان. هنوز در مشت شلیر رسولی بهتر هم نشده بود. دوباره احساس استیصال داشتیم. تا وقتی تصمیم گرفتیم همدیگر را پیدا کنیم. برای این‌که مشتمان قوی شود راهی جز پیداکردن همدیگر نداریم. قرارمان شد بیمارستان کسری. ای...
  • تامل در جاودانگی یک حضور

    روایتی از خاکسپاری ژینا در گورستان آیچی

    تامل در جاودانگی یک حضور

    نویسنده: ژینا. س می‌خواهم به یاد بیاورم آن روز را، می‌خواهم جزئیات بودن در آن لحظه را ریز و طولانی کنم، زمانی را که کوتاه بود. شب است، برادرش در اینستاگرام می‌گوید ساعت 10 صبح خاکسپاری است و آمبولانسی که می‌آوردش از راه سنندج می‌آید. سپس می‌گوین...
  • تجسم خواهرانگی

    تولدت مبارک سمانه اصغری

    تجسم خواهرانگی

    نویسنده: رود در قلب قیام ژینا، مفهومی نهفته است که همچون چراغی فروزان، مسیر مبارزه را روشن می‌سازد: خواهرانگی. این واژه، فراتر از یک شعار یا یک مفهوم انتزاعی، نمایانگر پیوندی عمیق و ناگسستنی میان زنانی است که در راه آزادی و عدالت، در خیابان‌ها و خانه...
  • اراده به تغییر؛ مردان، مردانگی و عشق

    اراده به تغییر؛ مردان، مردانگی و عشق

    نویسنده: بل هوکس برگردان: برگردان سبا معمار مقدمه مترجم: ترجمه این متن را، که در اصل مقدمه کتاب «اراده به تغییر: مردان، مردانگی و عشق» است از جهت پرسش‌هایی که بل هوکس مطرح می‌کند شروع کردم. از انتشار این کتاب ۲۰ سال گذشته و من همچنان فکر می‌کنم که نگ...
  • «در زمانۀ پروانه‌ها»

    برای جان‌های آزادۀ گیلان

    «در زمانۀ پروانه‌ها»

    نویسنده: طه رادمنش زمانه، زمانۀ فراموشی و روزمرگی است. انسان‌ها، حوادث، رخدادها و رویدادها می‌آیند و می‌روند، و فقط مدتی کوتاه در یاد و خاطرِ ما می‌مانند. جوامع مدرن از اساس از «نسیان» رنج می‌برند و این نسیان پهلو به پهلوی بی‌تفاوتی می‌زند. در ع...