دیدبان آزار

آزار دیده‌ام - 731

ساعت تقریبا 9ونیم صبح بود که من توی ایستگاه اتوبوس منتظر سرویس‌های دانشگاه بودم تا برم دانشگاه برای حذف و اضافه. تو دانشگاه ما چادر پوشیدن اجباریه. برای همین من همیشه چادرو توی کوله پشتی می‌بردم و جلوی در دانشگاه سر می‌کردم اما این بار چون کوله‌پشتی همراهم نبود از همون خونه سر کردم. ورودی دانشگاهم دو قسمت زنونه و مردونه داره که پسرا به راحتی رد می‌شن ولی ما رو هر چقدر که بخوان می‌تونن معطل کنن. برای مدل کفش، جوراب، مانتو، شلوار، رنگ مقنعه، و البته آرایش صورت. اینا رو می‌گم که بتونید تصور کنید. کنار ایستگاه اتوبوس یه مکان خیلی بزرگی هست که من خیلی بهش دقت نکردم اما فکر می‌کنم از این مراکز پاسخگویی به سوالات شرعی باشه. روزایی که کلاس داشتم می‌دیدم که چقد طلبه زن ومرد میرن داخل ساختمون. اون روزم یه یه آقای آخوندی بیرون اومد از ساختمون و به طرف ایستگاه اومد. من اولش فکر کردم مثل بقیه می‌خواد به حجاب یا چیزای دیگه گیر بده که البته همونطور که اولش گفتم کاملا ساده بودم چون حراست دانشگاه به اندازه کافی بهمون تذکر میده و فشار وارد می‌کنه. اومد نگاهی به من کرد و رد شد و سوار ماشینش که یکم بالاتر پارک بود شد. بعد از چند دقیقه دیدم یه ماشین داره دنده عقب می‌گیره برگشتم و دیدم همین آقابودن به من اشاره کرد بیا. من توجهی نکردم که بوق زد و دوباره گفت بیا بالا کارت دارم. این بار من اخم کردم و چند ثانیه با عصبانیت نگاهش کردم تا بلکه بره ولی در کمال آرامش در داشبورد رو باز کرد یک دسته پول درآورد گرفت سمت من و گفت بیا ناز نکن پیشنهاد خوبیه پشیمون نمیشی!


نوع آزار:




واکنش:
تاریخ: 1397/06/24
محدوده زمانی: 5 تا 11 صبح
جنسیت آزار دیده: زن
محدوده سنی: 18 - 25

استان: قم
شهرستان: -
آدرس محل: بلوار محمدامین