نویسنده: ناشناس من برای مدت کوتاهی در زندان اوین زندانی بودم. از وقتی آزاد شدم هیچ روزی نبوده که به بچهها فکر نکنم. امروز که گشتهای ارشاد و حجاببانها را دیدم بیشتر از همیشه به بچهها و بیشتر از همه به #نسیم_سیمیاری فکر کردم. من برای مدت کوتاهی فر...
نویسنده: گیلا مگر میشود با کسی دوست باشی بیآنکه یکدیگر را از نزدیک دیده باشید و تماس دستها و نگاهها و تنگی در آغوش کشیدن را تجربه کرده باشی؟ «دوست باشی»، نه این که فقط اسمش را بدانی، یا عکسها را که در صفحه خبرگزاریها میچرخد دیده باشی و ...
نویسنده: الصا برای بوی خاک و ذرات آن که مینشیند به تن عابر خسته، برای شبنم سرد روی ماتم درخت، وقتی که شب، مثلههای درخت را در میان مویه روز رها کرده است. برای تالاب در حال احتضار که میدود تا بتپد زیر ریشهای، تا بلکه زبالهها تهماندهاش را نبلعند...
کیانا کریمی: اگر جنبشی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» به خیابان سرازیر شد، به دنبال خلق اجتماعی است که در آن برابری و آزادی متعلق به همگان است و صرفا امتیاز گروه خاصی محسوب نمیشود، شاید وقت آن است که از خود بپرسیم انگاره ما از «ایران آزاد و برابر» ک...
کیانا کریمی: کلمات قدرت دارند. میتوانند زخم بزنند، جریحهدار کنند، مثل خار در گوشتِ حافظه فرو روند و هر یادآوری از لحظهای که بدن آماجِ کلمه شده را، همچون بار اول، دردناک کنند. گویی هر یادآوری خار را میجنباند و خون دوباره در عمق ذهن جاری میشو...
نوبسنده: کلودین مولارد برگردان: کتایون برزگر مقدمه مترجم: بارها مستند «سال صفر» را تماشا کردم، به تکتک چهرهها خیره شدم و به حرفهایشان و شعارهایی که فریاد میزدند گوش دادم. هر فیگور مقاومت در آن روزها مرا یاد کسی از این روزها میاندازد. انگا...
نویسنده: دال پس از گذشت ماههای اولیه قیام ژینا، گزارههای متنوعی درباره کودکان و نوجوانانی که کشته شدند و مقاومت کردند، گفته میشد: «این بچهها هیجانیان، یه کاری دست خودشون میدن. وظیفه ماست که ازشون مراقبت کنیم»، سیاست جای بچهبازی نیست. نباید بذ...
نویسنده: سین سروناز عزیزمان از زندان برایمان گفته است که «برای زندانی نامه که میفرستی انگار از نو در آن هیئت ما زاده میشود.» حالا این «ما» که دستمان بسته است و چیزی جز کلمات نداریم باید برایتان بنویسیم. حالا که قرار است بعد از ساعتها نشستن در ب...
دیدبان آزار: دیماه سال جاری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی خبر دادند یکی از عوامل حراست که ید طولانی در سرکوب دانشجویان دارد، از با حضور در دانشکده ادبیات اقدام به نوشتن اسامی دانشجویان و فیلمبرداری از آنان کرده است. چنین روندی پیشتر در دانشکده ...
دینا قالیباف: تقابل زنان و حاکمیت بر سر کنترل بدن زنان ادامه دارد. زنان با زبانی جدید «بدن» خود را بازتعریف میکنند و از سوی دیگر حاکمیت با تمام قدرت و با تمامی ابزار در برابر این زبانِ جدید ایستادگی میکند. حضور پرتعداد نیروهای حجاببان در برخی معاب...
سبا معمار: از آغاز قیام ژینا، بسیاری از انقلاب فمینیستی و فمینیست شدن همگانی صحبت کردهاند. من این پرسش را طرح میکنم که این «فمینیست بودن یا فمینیست شدن» به چه معناست؟ آن نقطه مشخص که ما در آن فمینیست شدیم کجاست؟ آیا اصلا چنین نقطهای وج...
نویسنده: ناشناس زنستیزی جامعه ایران از دوران کودکی روی چرکاش را به من نشان داده بود. زمانی که تنها دستان کوچک نهسالهام حائل میان سیلیهای پدر بر صورت مادرم بود. و وقتی نزد پدربزرگم دادخواهی می بردم هیچ جوابی جز سکوت نداشت. به یاد دارم در همین سن...
پگاه پزشکی: اما آن دو نفر چه؟ یکی از کسانی که در سالهای کودکی و نوجوانی بسیار پیش میآمد بخواهم از گذشتهاش بدانم عکسی سیاه و سفید داشت از چهار نوجوان که لبه سکوی جلوی مغازهای نشستهاند. حالا سعی میکنم عکسی را که سالهاست ندیدهام به یاد بیا...
نویسنده: سما اوریاد برگردان: طه رادمنش برای دایه فاطمه گفتاری، مادری از «مادران صلح و آشتی کردستان» ط.ر. مقدمه کنش دادخواهی برای فعالان سیاسی و ناراضیانی که بهدست مقامهای حکومتی کشته شدهاند، برای دههها عنصری مهم در جوامع مختلف بود، که پیشگ...
شرافت زرینی که در کردستان به نام دایه شریفه شناخته میشود، مادر رامین حسینپناهی (که در سال ۹۷ بهمراه زانیار و لقمان مرادی اعدام شد) روز گذشته در کامیاران بازداشت شده است. او بهمراه دختران و دامادش برای دیدار با مادر پژمان فاتحی، یکی از چهار فعال کرد...
سوزان کریمی: در ساعات منتهی به اعدام آنهاست که مینویسم. ذهنم میپراکند و خودم را به کارهای بیهوده، اغلب خیرهشدن به اسکرین مشغول میکنم. انگار ناخودآگاه بخواهم به بدنم بقبولانم که چیزی است که مردنی نیست. که اصلاً زمان نمیگذرد و مثلاً بیدار ننشسته...
شیوا موسیزاده: این نمایشنامه بر اساس مواجهات و یادداشتهای من در زندان زنان خرمآباد نوشته شده است. دربند نسوان چندین زن محکوم به اعدام با جرائم مختلف از جمله قتل و مواد مخدر زندگی میکردند و در آستانه اجراشدن حکم، روز را به شب و شب را به روز م...
شیرین علمهولی، سحرگاه یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ پس از گذراندن یک سال و ۹ ماه حبس در زندان اوین تهران به اتهام محاربه و بدون اطلاع خانواده و وکلایش در زندان اوین اعدام شد. متن پیش رو، نوشته یکی از همبندیان او است که توسط کمیته گزارشگران حقوق بشر ت...
هستی امیری: حتما شما هم آن ویدیوی خداحافظی زندانیان با همبندی خود در زندان کرمان را که به سمت مرگ با طناب دار میرفت دیدهاید. نمیدانم که در آن صحنه وداع اشکی هم ریختند یا نه. نمیدانم دقیقا به هم چه گفته بودند. نمیدانم که بیننده آن ویدیو پیش از هرچ...
نرگس محمدی: روز سهشنبه یک بار دیگر سرزمین ایران شاهد به دار آویختهشدن جوانانش بود. محمد قبادلو در شرایطی به دار آویخته شد که حتی حکم قطعی برای اعدام وجود نداشت. خبر اعدام جوانان ایران، موجی از خشم و اعتراض را در جامعه رقم زده است. زنان زندانی ...