دیدبان آزار

آزار دیده‌ام - 3228

این ماجرا مال پیرارساله. تو نمایشگاه کتاب، یه یارویی خیلی آروم می مالوند، بعد پررو شد. قشنگ چسبید پشتم، جوری که فشار زانو هاشو روی رونم و آلت برجسته شو رو پشتم حس می کردم. خیلی شلوغ بود کسی متوجهش نمی شد. بعد شروع کرد عقب و جلو کردن خودش. منم خیلی شوکه شده بودم. با هزار بدبختی خودمو چند سانتی متر جا به جا کردم، اونم همراهم اومد، قشنگ سعی می کرد آلتشو وسط باسنم فشار بده. منم دیگه نتونستم تحمل کنم. برگشتم که از میز غرفه فاصله بگیرم، در حین رد شدن با دستش بین پاهامو لمس کرد. بعد از پنج دقیقه دم یه غرفه دیگه حس کردم یه چیزی به پام می خوره. توجه نکردم. داشتم با مسئول غرفه صحبت می کردم که یه نفر دستشو آورد زیر مانتوم باسنمو مالش داد، بازم جمعیت زیاد بود نمی تونستم بفهمم کیه. بعد چند ثانیه شروع کرد با انگشتاش کار کردن که من از سمت چپ جمعیت خارج شدم، یه نگاه سریع انداختم دیدم همون مرده تو جمعیته حدس زدم کار خودشه. سریع رفتم دیدم داره با فاصله دنبالم میاد. رسیدم به جمعیت، دوباره از پشت نزدیکم شد، لمس دستشو که حس کردم بلند گفتم آقا هل نده، که جواب داد شلوغه من هل ندادم، بعدم رفت. نیم ساعت بعد، یه راهروی خیلی خلوت داشتم جلد یه کتابو می خوندم،همون مرده با انگشتاش ساعد دستمو مالوند، منم سریع رفتم غرفه بغل گفتم بیاد ایندفع با چک می زنم تو صورتش. ولی یهو از پشت چسبید محکم بهم یه دستشم گداشت روی رون پای راستمو مالش داد. صاحب غرفه هم فک می کرد شوهرمه چون واقعا خلوت بود. منم تمام زورمو جمع کردم با آرنج زدم تو شکمش در رفتم. شروع کرد دنبالم اومدن منم بهش فحش می دادم می گفت جوووون، گفتم تحویل حراست می دمت اونم گفت خودت بد حجابی روسری مو کشید. منم جیغ زدم. همه مردا برگشتن، یکی شون گفت اذیتت کرد خانوم، گفتم آره. اون مرده هم پررو بازی که به تو ربطی نداره، خلاصه دعوا شد منم در رفتم. بعدا موقع خروج از نمایشگاه دیدم دستبند دستش زدن یه پلیسه داره می برتش.


نوع آزار:




واکنش:
تاریخ: 1398/11/28
محدوده زمانی: 14 تا 19 بعد از ظهر
جنسیت آزار دیده: زن
محدوده سنی: 18 - 25

استان: تهران
شهرستان: تهران
آدرس محل: مصلی امام خمینی